مشاوره روانشناسی
ده روش برای پرورش کودکان خلاق
دو شنبه 14 ارديبهشت 1396 ساعت 14:2 | بازدید : 345 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

آیا علاقه مند هستید که کودکتان خلاقیت بیشتری از خود بروز دهد؟ مسیر رسیدن به تفکرخلاق سر راست نیست؛ اما، راهنماهایی وجود دارد که به ما در پیداکردن روشهای ایجاد آن کمک می کند.

1. فراهم ساختن بستر خطاها برای کودکانتان

پژوهشگر استنفورد و نویسندۀ روانشناسی جدید موفقیت؛ کارول دوک، فرض می کند کودکانی که از شکست می ترسند احتمال کمتری در خلاق بودن تفکرشان وجود دارد. اگر کودکتان با یک اشتباه ناامید می شود سعی کنید به او چیزهایی مانند “چکار کنیم تا بتوانیم این نتیجه را تغییر دهیم؟” یا “چطور این را دوباره از اول انجام می دهی؟”بگویید. من روشی که در آن دوستم و همکارش بن گروسمن ـ کان مخترع آزمایشگاه نوردستورم این (اشتباه) را شکست پیشبردی یا دیدن اشتباهات به عنوان فرصت هایی برای ترقی نه شکست ها نامیده را تحسین می کنم.

2. بگذارید کودکانتان کثیف کاری کنند.

اکثر ما جای تمیز را دوست داریم و شلوغ کاری ها بی نهایت باعث آشفتگی مان می شود. اما، زمانی که کودکان عنصر این خلاقیت هستند، شلوغ کاری ها نیز به سرعت گسترش می یابند. بعداً کودکتان از شما درخواست می کند تا نقاشی بکشد یا یک کیسه پر از گلوله های کتانی را در همه جای کف اتاق پخش کند که در این صورت، اتاق را برایش آماده کنید. شما ممکن است با شلوغ کاری ها مخالفت کنید اما، مزایای خلاقیت بر این دردسر موقتی می چربد.

3. کودکتان را به خاطر تلاشش تشویق کنید.

اکثر ما بارها شنیده ایم که تشویق می تواند مانعی برای تفکر مستقل کودک باشد. در کتاب کان تنبیه به وسیله پاداش ها، وی در مورد اینکه چگونه جایزه موجب برانگیختن افراد برای به دست آوردن جایزه های بیشتر می شود، صحبت می کند. مشکل تشویق و جایزه دادن آن است که ممکن است کودک را از جستجوی انگیزه های درونی اش بازدارد؛ نمی گویم تشویق بد است بلکه، دفعه بعد که قصد تشویق کردن دارید . سعی کنید چیزهایی عینی بگویید مانند: “من دیدم که خودت کفش هایت را پوشیدی” یا “تو واقعاً برای حل مسئله ریاضی سخت کار می کنی”.

4. روشنفکر باشید.

به کودکتان حق انتخاب از بین روشهای موجود برای ترغیب تفکر مستقل را بدهید. شما ممکن است به خوردن شام به جای صبحانه عادت نداشته باشید؛ اما، اگر کودکتان خواست از قبل از روانه شدن به مدرسه پاستا بخورد؛ فرصت را برایش فراهم کنید. اگر خواست در آشپزخانه به شما کمک کند سعی کنید محیط آشپزخانه را تبدیل به آزمایشگاه علمی کنید و اجازه دست زدن به مواد و ابزارهای آشپزی را به او بدهید.

5. خلاقیت را برایش الگو قرار دهید.

خروجی خلاقیت تان چیست؟دوست دارید کجا و در چه کاری انرژی تان را صرف کنید؟ آشپزی، آوازخوانی، باغبانی، طراحی یا رقصیدن؟ کودکانی که والدینشان را می بینند که درگیر فعالیت های خلاق هستند به احتمال بیشتری این فعالیت ها را برای خودشان نیز می پذیرند. اگر کودک هنگام انجام کار خلاق در کنار شما بود فکر کنید به کارهایی که موجب شادی شما در کودکی تان بوده است و نیم ساعتی را با کودکتان برای انجام آن کار یا فعالیت صرف کنید. چه حسی داشتید؟ آیا آن را دوباره فردا یا روزی دیگر انجام خواهید داد؟

6. به عقب برگردید (تجسم عینی)

این مرحله ممکن است با مورد شماره ۵ تناقض داشته باشد، اما مهم است به یاد داشته باشیم که این فقط برای برجسته کردن و نشان دادن اثر تعادل و توازن است. اگر کودک دوست دارد که دائماً تحت کنترل باشد، ممکن است نشان دهندۀ ریسک پذیری کمتر باشد که این خود از میزان خلاقیت می کاهد. اگر شما خودمختاری را تشویق کنید، نظاره گر رشد تخیل در کودکتان خواهید بود. دفعه بعد که کودکتان مشغول یک فعالیت ارام مثل نقاشی کردن یا نوشتن است از پریدن وسط فعالیتش خودداری کنید، زیرا این مسئله منجر به پرت شدن حواس وی می شود، در عوض، برای خودتان یک فنجان قهوه بریزید و از خلوت با خودتان لذت ببرید!

7. زمانی را برای خلاقیت به کودکتان اختصاص دهید.

این کار ممکن است به ویژه برای والدین شاغل سخت باشد، اما کودکان نیاز به زمانبدون ساختار برای تجسم، ساختن، آزمون و اکتشاف دارند. حتی این وقت می تواند نیم ساعت بعد از شام، نقاشی کردن قبل از خواب و خواندن کتاب برای او یا اختصاص یک ساعت بازی تخیلی در روزهای تعطیل باشد. برنامه تان را بررسی کنید و از تخصیص یافتن وقت به کودکتان اطمینان حاصل کنید.

8. رجوع به اسباب بازی های اولیه

اسباب بازی های صدادار با چراغ سرگرمی خوبی هستند و مطمئنا جایگاه خود را دارند ، اما آنها به اندازه وسایلی  مانند برچسب ها، تیوب ها، خانه سازی، عروسک ها، ابزار، ماسه و آب متفکر خلاق بار نمی آورند. زمانی را برای نگاه کردن به بازی کودکتان اختصاص دهید و لیستی فوری از اسباب بازی ها تهیه کنید. با کدام اسباب بازی بیشتر بازی می کنند؟ کدام یک از اسباب بازی ها موجب تخیل شده و او را به سمت تجسم سازی پیش می برد؟ آیا برایتان امکان دارد اسباب بازی های محدود (مثلاً اسباب بازی دارای دکمه های یک یا دو کاره) را با اسباب بازی های خلاق و آزاد (مانند خانه سازی ها که محرک بازی خلاق هستند) کنید؟

9. زمان تماشای تلویزیون را به حداقل برسانید.

ممکن است برای خانواده ها سخت باشد که زمان تماشای تلویزیون را همگی حذف کنند اما، می توانیم تلاش کنیم تا کودک مدت زمان کمتری پای تلویزیون بنشیند. به جای صرف زمان برای تلویزیون بهتر است این زمان صرف نقاشی، ساختن خانه از طریق خانه سازی ها یا انجام خمیر بازی شود. شما تا چه اندازه می تواند زمان تماشای تلویزیون یا ویدئو ها را کاهش دهید؟

10. چه ایده های دیگری برای افزایش خلاقیت کوکان دارید؟

روش های بسیار زیادی برای تشویق خلاقیت کودکان وجود دارد، امیدوارم برایتان مؤثر باشد و کارآیی آن برای شما به گوش من برسد! آیا شما مایلید براین ده روش برای افزایش خلاقیت کودکان بیفزایید؟ برای آشنایی با دیگر روش های پرورش خلاقیت در کودکان با ما همراه باشید.

برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


۲۵ فعالیت بدون صرف هزینه با کودکان
دو شنبه 12 ارديبهشت 1396 ساعت 17:0 | بازدید : 317 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

۲۵ فعالیتی که می­توانید بدون صرف هزینه، با کودکانتان انجام دهید

به عنوان کسی که در دنیای متمدن امروزی زندگی می کند،هوس­انگیز است که اینجا و آنجا پول خرج کنید. شده حتی چند تومان. با این حال، گمان می کنم مهم است تا به­ دنبال راه­هایی باشیم که تجربه ­کردن­ آنها مستلزم خرج کردن نباشد. حتی در تحقیقات علمی راجع به شادی نشان داده شده است که داشتن تجربه های با ارزش زندگی می­تواند خوشبختی را تشدید کند.

حال تنها در مقام یک تذکر کوتاه، پیش از اینکه جلو بروم، بگویم که ما مخالف پول خرج کردن نیستیم. حتی فکر می­کنم پول می­تواند برای بدست آوردن تجربه­های مثبت کمک کند. مثل وقتی که دارید به موزه­ای می روید ( اگر پول ورودیه بدهید)، یا در تعطیلات به سر می­برید، یا برای خریدن بستنی به سراغ یک فروشگاه محلی می­روید، و از این قبیل.

به هر حال من کاملا طرفدار داشتن خاطرات با ارزش و پر کردن زندگی با لحظات پر معناترهستم. پس این امر به سادگی با صرف کمی وقت، در حضور چیزهایی که عاشقشان هستیم و ارتباطات واقعی و مهربانی ممکن است.

صرف نظر از اینکه جستجوی شیوه­ های نتیجه ­بخش برای صرف وقت با کودکانتان چه ناشی از مشکلات یا محدودیت­های مالی باشد (که نیزیکی از دلایل منطقیِ ظهور ایده­های جدید است)، چه این جستجو برای داشتن زندگی­ای ساده­تر باشد و چه برای فراهم کردن چنین لحظات نزدیکی و پیوند با کودکتان، فهرست زیر، ایده ­هایی ارائه می ­دهد که کمک می­کند که تجربه­ های لذت­بخش رایگان یا کم ­هزینه ­ای با خانواده ­ی خود داشته باشید.

از برخی فعالیت ها خواهم گفت که ممکن است به حداقل هزینه، مثل پول برای سوختتان تا رسیدن به مقصد، یا برای حداقل مواد که لازمه­ ی فعالیت است نیاز داشته باشید، مثل کاغذ برای بازیِ دوز. اما روی هم رفته، این فعالیت ها عموما بی هزینه­اند.

۲۵ فعالیت بی­ هزینه که می­توانید با کودکانتان انجام دهید

1. به پیاده روی بروید

2. باهم دوچرخه سواری کنید (با این فرض که شما دوچرخه می­رانید)

3. دوز بازی کنید

4. نقاشی کنید

5. یکدیگر را رنگ آمیزی کنید

6. همراه با هم با اسباب بازی­ ها بازی کنید

7. باهم به تماشای فیلم بنشینید ( که خودتان از قبل داشتید)

8. با هم آشپزی کنید (هرچه که از قبل در خانه دارید استفاده کنید)

9. کتاب بخوانید

10. در مسیر طبیعت قدم بزنید

11. شطرنج بازی کنید

12. یکی از علایق خودتان را به کودکتان بیاموزید (مثل والیبال، باغبانی، ساختن چیزی و غیره)

13. چیزی را در خانه تان مرتب کنید

14. داستانی بنویسید و با یک دیگر اجرایش کنید

15. بیرون بروید و برف­ بازی کنید (اگر جایی که هستید برف می بارد)

16. به چشمه آبی در منطقه ی خود بروید و شلپ شلوپ راه بیندازید (که رایگان است)

17. با همدیگر چیزهای تازه یاد بگیرید مثل یک زبان جدید یا بازی با یک ابزار (از اینترنت استفاده کنید تا آموزش­ها و درس­های رایگان پیدا کنید)

18. خمیر بازی­های دست ساز خانگی بسازید (کافی است مواد لازم را داشته باشید، که فقط شامل آرد می باشد و نمک). پس با همدیگر خمیر بازی کنید

19. اریگامی بسازید (اگر کاغذ دارید)

20. در حیاط بازی کنید

21. به کتابخانه سر بزنید

22. به یک کارگاه یا انجمن سر بزنید ( مثل انبار خانگی یا کارگاه مخصوص بچه­ها که معمولا در خانه های کودک شهرداری برگزار می شوند)

23. آبتنی کنید یا لااقل چند ساعت روز را ریلکسیشن کنید: برای دختربچه ها لاک بزنید، لوسیون کنید، و با موهایشان ور بروید. برای پسرها و دخترها موسیقی خوب بگذارید، کتاب بخوانید، خوراک سرپایی محبوبشان را درست کنید، شطرنج بزنید، و روز را با یک فیلم به پایان برسانید.

24. یک آزمایش علمی انجام دهید. ایده های آنلاین زیادی هست که می­توانید پیدا کنید.

25. برای پیک نیک به پارک محلی یا حتی حیاط پشتی­ خانه­ تان بروید.

برخی ایده ها هست که اساسا می­ توانید بدون صرف هزینه با بچه­ هایتان انجامش دهید. امیدوارم لحظات با ارزشی با کودکانتان داشته و این ایده ها کمکتان کند ارتباطات و پیوندهای دوست داشتنی بین خانواده ­تان جرقه زند.

اگر هر ایده ی دیگری برای انجام فعالیت های مجانی با کودکانتان دارید، راحت باشید و در موارد ذکر شده جای دهید.

برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


خاک بازی و گل بازی برای کودک لازم است
دو شنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت 17:53 | بازدید : 292 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

چرا خاک بازی و گل بازی برای بچه لازم است؟

شاید از عنوان این مطلب، تعجب کرده باشید ولی می خواهیم در این مطلب توضیح دهیم که چرا خاک و گل یکی از مناسب ترین اسباب بازی ها برای شما و کودک شما هستند.

۱. تقویت سیستم ایمنی

تحقیقات نشان داده اند که بازی با خاک و گل کاملا خیس، سیستم ایمنی کودکان را تقویت می کند. در نتیجه آن ها کمتر مریض می شوند. در واقع این زندگی بیش از حد پاستوریزه موجب شده است کودکان کمتر با انواع میکروب ها مواجه شوند و در نتیجه بدن آنها قادر به تمایز سلول های خودی از سلول های مهاجم نیست و این موجب افزایش انواع آلرژی ها همچون آسم، اگزما و بیماری های دیگر شده است. همچنین بدن کودکان پس از مواجهه مداوم با یک میکروب، موفق به ساخت آنتی بادی لازم می شود، پس این شرایط را باید در اختیارشان گذاشت و از اینکه کودک به خاک دست بزند، هراس نداشته باشید.

۲. ترشح شادی در مغز

دانشمندان طی تحقیقاتی، متوجه شدند که خاک بازی، موجب افزایش سطح سروتونین در مغز می شود. سروتونین، یک انتقال دهنده عصبی است،که بر خُلق، حافظه، یادگیری، اشتها، خواب و… تاثیر دارد. تاثیر بازی با خاک مشابه تاثیر داروهای ضد افسردگی است. بنابراین خاک بازی برای کودک و بزرگسال شادی بخش و نشاط آور است.

۳. ویتامین طبیعت

کمبود یا فقدان ارتباط با طبیعت در زندگی های مدرن امروزی ما، موجب اختلالات رفتاری بسیاری در بشر، به ویژه کودکان شده است. طبیعت برای انسان ها همچون یک ویتامین است و همانطور که بدن ما، روزانه به میزان معینی از سایر ویتامین ها نیاز دارد، هر روز به ویتامین طبیعت نیز نیاز دارد. فقدان این ویتامین در زندگی روزمره موجب اختلالات مربوط به کمبود توجه، افسردگی و چاقی در کودکان و بزرگسالان شده است.

۴. خلاقیت، هوش و هوش هیجانی

گل و خاک جزء اسباب بازی های سازمان نایافته هستند. این نوع اسباب بازی ها روش مشخصی برای بازی کردن ندارند و می توانند تاثیر بسیار خوبی بر افزایش هوش، هوش اجتماعی و پرورش خلاقیت در کودکان داشته باشند.

برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


ازدواج و خانواده
دو شنبه 9 ارديبهشت 1396 ساعت 16:37 | بازدید : 526 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

 

آیـا مـا در دورانـی زنـدگی نـمی کنـیـم کـه باید به مادرهای مجردی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند و خانم هـایـی که مـقـامـات شــغلی بالایی را از آن خود کرده اند، تـبـریک بـگویــیم؟
از آنجایی که جنس مونث پیشرفت های چـشمگیری داشته عده ای از افراد ممکن است تصور کنند که آنها در دنیای قرارهای ملاقات نیز مانند سایر جنبه های زنـدگی پـرتـکاپو هستند و ترجیح می دهند خودشان همه چیز را هدایت کنند.
شاید عده ای کمی از این نوع خانم ها وجود داشته باشد که شما اصلا نمیتوانید سر به سر آنها بگذارید و دستشان بیـنـدازیـد امـا بـایـد قــبول کنیم که تعداد آنها محدود است.
علیرغم وجود پشتکاری که خانم ها در وجوه دیگر زندگی از خود نشان می دهند در مورد قرار های ملاقات کمی خجالتی می باشند و ترجیح می دهند این مطلب را طرف مقابل بازگو کند. پس زمانی که نوبت به گذاشتن قرار ملاقات می رسد این نوبت مردهاست که دست به کار شوند.

 

 ● کیش و مات
چرا خانم ها اگر قرار باشد، ۱۰ سال هم صبر می کنند اما حرفی از قرار ملاقات به زبان نمی آورند؟ اگر واقعا این کار مردهاست پس چطور مثل سایر کارهای دیگری که روزی تنها به آقایون تعلق داشته خانم ها در آن "پیشرفت" نمی کنند و پشتکار بالایی خود را نشان نمی دهند؟
زمانی که صحبت از قرار ملاقات به میان می آید شکی وجود ندارد که اولین حرکت دشوار است. من در این یک موضوع طرف آقایون را می گیرم. این کار هم درست مثل سایر شغل هایی می ماند که خانم ها مشغول انجام دادن آنها هستند. چرا آنها نباید برای گذاشتن قرار ملاقات پیش قدم شوند و چرا نباید خانم ها به آقایون را پیشنهاد ازدواج دهند و به خواستگاری آنها روند. چنین کارهایی همیشه جزء وظایف مردها بوده است.
در این قسمت دلایلی وجود دارد که چرا خانم ها هیچ گاه در این امر پیشقدمی نمیکنند و همیشه مردها باید جور این کار را به گردن بگیرند.


● درست مثل یک امتحان
با روشی که یک مرد به یک زن نزدیک می شود، قضاوت های بیشماری می توان در مورد او برداشت کرد؛ آیا او اعتماد به نفس دارد یا دارای شخصیت متزلزلی است؟ شاید بیش از اندازه از خودش مطمئن باشد. آقایون برای انجام این کار ترفند های بیشماری دارند (که من تمام آنها را به عینه دیده ام و دیگر غافلگیر نخواهم شد) که برخی از آنها به خوبی جواب می دهند و متاسفانه سایرین باعث ایجاد بدبختی برای فرد می شوند. این روش ها چه کار کنند یا نه باید همیشه توجه داشته باشید که نشان دهنده شخصیت درونیتان هستند.
خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند مردها برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کنند، به همین دلیل است که هیچ گاه خودشان پیش قدم نمیشوند و این کار را به عهده آقایون می گذارند. اگر مردی در رستوران به خانمی برسد و حوصله او را با تعریف از خود سر ببرد و به ۱۰۰۱ دلیل مختلف خانم را راضی کند که کس بهتری از او پیدا نخواهد کرد؛ این امر گویای دو مطلب می باشد (که هر دو به شدت ناخوشایند می باشند): عدم اعتماد به نفس یا/و اعتماد به نفس بیش از اندازه.
مردی که در زمان شروع گفتگو با او جسورانه و خشن صحبت کند و انتظار داشته باشد که خانم شماره تلفن خود را در آورده و دو دستی تقدیمش کند (نه اینکه فقط شماره را به او بدهد بلکه تقدیم کند) باید اعتماد به نفس بیش از حدی داشته باشد.
اگر مردی بتواند از این امتحان سربلند بیرون آید این شانس را پیدا می کند که خانم یکی دو مرتبه دیگر نیز با او قرار بگذارد و این بار به طور حتم خانم پیش قدم خواهد شد.


● مردهای قابل تحسین
مردی که از خود احساسات نشان دهد چیزی جز موفقیت انتظار او را نخواهد کشید.
مرکز مبارزه در ملاقات معمولا چیزی شبیه به این است: شما زمانیکه از کسی تقاضای بیرون رفتن می کنید چیزهایی مضاف بر آنچه که باید را به او تقدیم کرده اید و اگر یک چنین کارهایی را انجام ندهید درست مثل یک جلودار صف جنگ هستید که هیچ گونه مهماتی را با خود حمل نمی کند. اگر بدون هیچ سلاح و مهماتی بخواهید به خط مقدم بروید بدون شک شکست می خورید. آقایون می بایست تمایل خود را به انجام چنین کارهایی بیشتر کرده و تمایلات احساسی خود را بیش از پیش برای خانم ها باز گو کنند.
این قسمت جایی است که امتیاز به دست خانم هاست. آنها به خوبی می دانند که اگر کسی از همان ابتدای کار احساسات خود را بیش از اندازه بروز دهد و علاقه خاصی به نمایش گذارد فرد آسیب پذیری است و شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود. اما زمانیکه یک مرد با اعتماد به نفس برای گذاشتن اولین قرار ملاقات گام بر می دارد در نظر خانم ها خیلی بهتر از شخص اول جلوه می کند. هر کس بتواند بیشترین تاثیر را بر روی خانم بگذارد، قابل تحسین بوده و به نتایج بهتری در این رابطه دست پیدا خواهد کرد. این امر در مسائل عشقی و عاطفی جایگاه ویژه ای دارد و شما نیز باید همیشه اهمیت آنها را در ذهن خود نگاه دارید.
خانم ها چه از روی عمد و یا به طور ناخودآگاه انتظار دارند پیشنهاد را از فرد مقابل دریافت کنند و ترجیح می دهند برای برقراری قرار ملاقات پیشقدمی نکنند.
گاهی اوقات ارزش های قدیمی و از مد افتاده (که در فیلم هایی نظیر کازابلانکا و بر باد رفته به درستی به تصویر کشیده شده اند) از مردها انتظار می رود که به خانم ها نزدیک شوند و حرکت اول را آنها انجام دهند. این موارد به صورت یک قانون در ذهن ما (به ویژه خانم ها) حک شده است و زن ها همیشه منتظر هستند تا مردها گام اول را در شروع یک رابطه بر دارند.
در حالیکه امروزه خانم ها دیگر انتظار ندارند که آقایون به شیشه اتاق آنها سنگ پرتاب کنند و یا از درخت بالا بیایند تا بتوانند به آنها برسند اما از فضای رمانتیک بدشان نمی آید. حداقل طوری برخورد کنید که احساس کنند شما در حال تعقیب کردنشان هستید.
به طور قطع رسانه های امروزی و همچنین فرهنگ حاکم بر جامعه طوری پیش می رود که به خانم ها بقبولاند، افراد مستقلی هستند و به هیچ مردی نیاز ندارند. شاید به همین دلیل باشد که خانمها دوست دارند آن فضای کلاسیک و مردانه را در ذهن خودشان نگه دارند. آنها دوست دارند کسی تعقیبشان کند، از آنها قدردانی کند، و با گلبرگ های گل سرخ دوش بگیرند..... خوب شاید این آخری یک کمی زیاده روی باشد!
خوب، فکر می کنم آقایون تا این لحظه متوجه شده باشند که چرا باید روش های برقراری روابط خود را باز سازی کنند. ممکن است دختری که برای ازدواج در نظر دارید شما را به بهترین ها برساند به همین دلیل باید بدانید که برای رسیدن به موفقیت رفتاری کاملا طبیعی از خود نشان دهید، با او دوستانه برخورد کنید و خودتان را بیش از اندازه دست نیافتنی نشان ندهید. همین که او تلاش شما را برای رسیدن به خودش مشاهده می کند متوجه می شود که شما به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته اید که این کار را انجام داده اید بنابراین دیگر نیازی ندارید که اطمینان بیش از اندازه از خودتان نشان دهید. اگر او نیز در رسیدن به شما از خود علاقه نشان داد که چه بهتر . 

برای مظالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: ازدواج , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آغوش درمانی
جمعه 8 ارديبهشت 1396 ساعت 20:2 | بازدید : 549 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

لمس اساس ارتباط نوزاد آدمی با دنیایی است که به آن قدم می گذارد. حواس پنج گانه از اولین ابزارهای ارتباطی او با دیگران است. از این میان حس لامسه کاربرد زیادی دارد. نوزاد انسان ، لطافت، گرمی، سردی، درد، فشار، راحتی، آسایش و بسیاری از حالات جسمی و حتی عاطفی را از طریق حس لامسه دریافت می کند. کسانی که در دوران نوزادی و کودکی دچار محرومیت حسی شده اند، در بزرگسالی به سختی قادرند عواطف خود را نشان دهند و به نظر دیگران افرادی سرد و بی روح می نمایند.

هم با کلام و هم بدون آن می توان با خود و دیگران ارتباط برقرار کرد؛ و لمس از جمله ابزارهای ارتباط غیرکلامی است.

هلن کولتون(Helen Colton)مولف کتاب لمس، عقیده خود را در خصوص ضرورت توجه به سیستمهای لمس و عملکردهای بیولو‍ژیک ابراز می دارد که ما از همان آغاز زندگی دانش و خرد کسب کرده ایم و به انسان های دانائی تبدیل شده ایم. اکنون آنقدر دانش نوین در اختیار داریم که بتوانیم به ابعاد جدیدمان ، در مقام انسان های بیولوژیک (homo bioloicus)، توجه کنیم. ارگانیسم بیولوژیک ما برای عمل کردن در حد اعلای خود – حداکثر شادی و لذت – به چه چیزی احتیاج دارد؟ شواهد علمی حاکی است که “لمس کردن” یا “تماس انسانی” یکی از قدرتمندترین و پایه ای ترین نیازهای بشر است. موجود انسان – که ترکیبی از گونه های فهیم و انسان های بیولوژیک است – برای برقراری تماس با دنیا و کسب لذت و سلامت در آن از قدرت لمس استفاده می کند و آن را در خدمت پرورش جامعه می گیرد.

در آغوش گرفتن پاسخی طبیعی و غریزی از روی عاطفه ، مهر و محبت، احتیاج و شادی است.
لمس کردن و لمس شدن نه تنها خوشایند بلکه نوعی نیاز است. تحقیقات علمی این نظریه را، که تحریک با لمس برای سلامت عاطفی و جسمی ما کاملا لازم است ، تایید می کند.
لمس درمانی و یا تقویت سیستم حس لمس یکی از ابزارهای اصلی درمان محسوب می شود. لمس کردن به تسکین درد و کاهش اضطراب و افسردگی کمک می کند ، اراده بیمار را برای زندگی تقویت می کند و همچنین به نوزادان نارسی که در دستگاه های ویژه( انکوباتور) از لمس محروم می مانند کمک میکند که رشد کنند.

آزمایش های گوناگون نشان داده اند که مهمترین فوائد و خاصیتهای اثبات شده برای لمس عبارتند از: 1. موجب می شود که ما به خودمان و محیطمان احساس بهتری پیدا کنیم.
2. تاثیر مثبتی بر رشد زبان و هوش کودکان می گذارد.
3. عزت نفس در کودک به وجود می آورد.
4. تنش و فشار عصبی را کاهش می دهد.
5. حضور فیزیکی والد و فرزند را در کنار هم تایید می کند.
6. موجب تغییرات فیزیولوژیکی چشمگیر در لمس کننده(toucher) و لمس شونده(touched) می شود.
لمس ، شکل های گوناگونی دارد ، در آغوش گرفتن ، که نوع خاصی از لمس کردن است، نقش موثری در کسب سلامتی و بهبودی بازی می کند.

ماهیت و مبنای فیزیولوژیکی بغل کردن:
ریشه فعل “بغل کردن” (hugging) ظاهرا به فعل اسکاندیناوی قدیمی Hugga، به معنی آرامش دادن و نوازش کردن، برمی گردد؛ مانند مادری که فرزندش را بغل می کند. محققان در دهه ۱۹۷۰ ، درباره مواد شیمیایی به نام “اندورفین ها” که در خون و سیستم اعصاب وجود دارد ، پژوهش هایی انجام دادند. اندورفین ها موادی شبه مورفینی هستند که درد را تسکین می دهند و موجب می شوند احساس شادابی کنیم . بررسی ها حاکی است که این خواب آورهای طبیعی ، که مغز و دستگاه اعصاب آن را تولید می کنند، هنگامی که یکدیگر را در آغوش می گیریم افزایش می یابند.(Melody Beattie,1987)
Ashley Montague(1971) در کتاب لمس کردن، در خصوص اهمیت پوست انسان چنین اظهارنظر نموده است که ظاهرا در مغز ناحیه ای وجود دارد که در پاسخ به محرک های لمسی رشد می کند. اگر کودکی به فدر کافی لمس نشود قسمتی از مغزش پژمرده می شود و سیستم ایمنی بدن او آسیب می بیند.
بغل شدن در شروع زندگی سبب می شود که ما بتوانیم عشق بورزیم. بچه هایی که بدون بغل شدن بزرگ می شوند در بزرگسالی نمی توانند به دیگران عشق بورزند و ممکن است به افرادی روان دردمند (Psychopath) یا جامعه دردمند(Sociopath) تبدیل شوند یا به شکل بیمارگونه ای رشد کنند.

برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


انجام تکالیف فرزندان و مشکلات والدین
پنج شنبه 3 ارديبهشت 1396 ساعت 18:11 | بازدید : 529 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

موضوع انجام تکالیف توسط فرزندان مساله‌ای است که بیشتر والدین باآن درگیر هستند و نمی‌دانند که چگونه می‌توانند به فرزند خود کمک کنند. راهکارهایی که استفاده می‌کنند گاهی نتیجه معکوسی به بار می‌آورد هم والدین و هم فرزندان دچار مشکل می‌شوند. والدین با مشارکت صحیح و مناسب می‌توانند از بروز این مشکلات جلوگیری کنند.

مدت زمان لازم برای انجام تکالیف توسط فرزندتان را بشناسید

مهمترین مطلبی که والدین باید بدانند مدت زمان مفیدی است که برای انجام تکالیف لازم است. این زمان برای سنین مختلف و بسته به شرایط دانش آموز متفاوت است. والدین هم باید شرایط سنی کودک را در نظر داشته باشند بطوری که کودکان و دانش آموزان پایه‌های ابتدایی را مدت زمان زیادی وادار به انجام تکالیف نکنند و هم شرایط دیگر مربوط به دانش آموز را.

صاحبنظران تعلیم و تربیت مدت زمات لازم برای انجام تکالیف را برای بچه‌های کودکستان تا پایه دوم ابتدایی 10 تا 20 دقیقه در هر روز و برای پایه‌های بعدی دوره ابتدایی 30 تا 60 دقیقه پیشنهاد کرده‌اند. بنابراین والدین نباید جهت یادگیری بهتر دانش آموز و با این تصور که هر چه زمان بیشتری صرف مطالعه دانش آموز شود یادگیری او نیز بیشتر خواهد شد مدت زیادی کودک خود را وادار به درس خواندن کنند. مسلما کودک در این مدت زمان اضافی به کارهای دیگری مثل خیالبافی‌های ذهنی مشغول می‌شود.

مسئولیت انجام تکالیف و وظیفه شناسی در این مورد را به او واگذار کنید

برخی از والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف می‌کنند. به صورتی که در مدت انجام تکالیف بالای سر دانش آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین می‌کنند و راهنماییهای زائدی ارائه می‌کنند. هر چند لازم است والدین بویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامه‌ریزی و مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش دهند. اما برخی از والدین به اشتباه این مسئولیت را خود بر عهده می‌گیرند بنابراین نمی‌توانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به کودکان خود یاد دهند. بطوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد.

بنابراین والدین با نظارت مفیدی که بر انجام تکالیف دارند کم کم باید کودکان را مسئولیت پذیر بار آورند. بطوری که در صورت عدم حضور والدین نیز احساس مسئولیت برای انجام تکالیف را داشته باشند. این والدین در سالهای بعدی تحصیل کمتر با مشکل درس نخواندن کودکان خود مواجه می‌شوند. به عبارتی چون والدین نمی‌توانند در تمام دوران تحصیل در انجام تکالیف فرزندان خود نظارت مستقیم داشته باشند با افت تحصیلی آنها مواجه می‌شوند. در حالی که اگر این احساس مسئولیت را از دوران کودکی در کودک شکل داده باشند با مشکلاتی از این قبیل مواجه نخواهند شد.

به روش انجام تکالیف توسط فرزندتان دقت کنید

هر کودکی ممکن است تفاوتهایی در روش انجام تکالیف خود داشته باشد. قبل از اینکه روش خاصی را به آنها القا کنید یا بخواهید آنها را کمک و راهنمایی کنید به روش آنها توجه کنید. ببینید در چه مدت زمان بدون کمک شما می‌تواند تکالیفش را انجام دهد؟ چه اشکالاتی دارد؟ آیا خیالبافی در حین انجام تکالیف دارد؟ آیا مرتبا جای خود را عوض می‌کند؟ آیا در حین انجام تکالیف به کارهای دیگری هم می‌پردازد؟ یا اینکه حواس او به انجام تکالیفش است؟ پاسخ به این سوالها به شما کمک می‌کند.

با معلم فرزندتان صحبت کنید

ارتباطی که با معلم برقرار می‌کنید کمک زیادی می‌تواند به شما کمک کند. با صحبت با او می‌توانید شیوه و روش او را بشناسید و از انتظاری که در مورد نحوه انجام تکالیف دارد مطلع می‌شوید. و بهتر می‌توانید به فرزند خود در انجام تکالیف راهنمایی ارائه کنید. هدف معلم را از انجام تکالیف بشناسید و نقطه ضعفهای فرزند خود را بهتر شناسایی نمایید.

پاسخ ندهید راهنمایی کنید

وقتی فرزندتان از شما کمکی برای انجام تکالیفش می‌خواهد اقدام به دادن پاسخ حاضر و آماده نکنید. بلکه او را راهنمایی کنید تا خودش بتواند به جواب مورد نظر برسد. به این ترتیب شما او را عادت می‌دهید که از تواناییهای خود استفاده کند و خلاق‌تر و فعال‌تر باشد. انجام تکالیف به فرزندتان کمک نخواهد کرد که آنها را بفهمد و از آن اطلاعات استفاده کند و نیز باعث نخواهد شد که وی به تواناییهایش اعتماد کند و دلگرم شود. فعال شدن دانش آموز در انجام تکالیف موجب می‌شود پاسخهایی را که خودش پیدا می‌کند بهتر به خاطر بسپارد تا حفظ پاسخهایی که شما به او داده‌اید.

برنامه ریزی داشته باشید

با کمک فرزند خود یک برنامه منظم برای انجام تکالیف تهیه کنید. برنامه را در یک محل مناسب و در دید او نصب کنید. برای تشویق او به انجام تکالیف می‌توانید در مقابل هر روز که تکلیف آن را به موقع ، خوب و دقیق انجام داده یک علامت بزنید و در آخر هفته اگر توانسته باشد تکالیف خود را خوب انجام دهد و با توجه به تعداد ستاره‌ها جایزه‌ای به او بدهید.

بهتر است جایزه مورد نظر را در همان حین برنامه ریزی معین کنید و در آخر برنامه آن را یادداشت کنید و یا برای کودکان کوچکتر شکل آن را بکشید. به این ترتیب عملکرد کودک دائما در جلوی او قرار دارد و مسئولیت پذیری او نیز تقویت می‌شود. به تدریج می‌توانید تعداد ستاره‌ها را برای دریافت جایزه افزایش دهید. مثلا اگر در آغاز برنامه به ازای هر هفت ستاره می‌توانست جایزه را کسب کند در مراحل بعد به ازای هر 14 ستاره می‌تواند به جایزه مورد نظر برسد.

شرایط مناسب برای انجام تکالیف را مهیا کنید

مکانی ثابت ، ساکت و از لحاظ نور وصدا و حرارت مناسب ضروری است. حتما از یک میز تحریر کمک بگیرید. تلویزیون را خاموش کنید و یا اتاق دیگری برای انجام تکالیف فرزندتان در نظر بگیرید. پخش برنامه‌های تلویزیونی که برای وی جذاب هستند و یا موجب کنجکاوی او می‌شوند حواس او را پرت خواهد کرد.

نتیجه کار را بررسی کنید

زمانی که فرزند شما تکالیف خود را انجام داد حتما در حضور او آنها را بررسی کنید. می‌توانید وقتی برای این کار اختصاص دهید و با کمک خود او تکالیف را بررسی کنید. مثلا میزان اشتباهات او را در رونویسی پیدا کنید و از او بخواهید اقدام به رفع آنها بکند.

برنامه زندگی خود را تنظیم کنید

تنها تنظیم برنامه‌ای منظم برای انجام تکالیف فرزندان کافی نیست. برای زندگی خانواده خود نیز برنامه منظمی داشته باشید. حتی‌الامکان از برنامه‌های فوق برنامه و بدون برنامه‌ریزی قبلی خودداری کنید. مثل مهمانیها و تفریحهای بدون برنامه قبلی و... یا حداقل سعی کنید این برنامه‌ها مقارن با زمان انجام تکالیف فرزندان نباشد. اگرشما یکبار برنامه او را به خاطر برنامه‌های خود به هم بریزید، راه را برای بی‌نظمی او فراهم ساخته‌اید. در کارهای دیگر خود نیز با برنامه و مسئولیت پذیر باشد. تا الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید. فرزندان تعهد و مسئولیت پذیری را در خانواده و با مشاهده رفتار والدین یاد می‌گیرند.

سخن آخر

یک برنامه خوب و چند توصیه ساده و بکار بستن آنها نتایج مفیدی فراهم می‌آورد و باعث می‌شود که فرزندان شما بهره خوبی از تکالیف منزل خود ببرند. با رعایت این موارد شما توانسته‌اید جلوی مشکلات احتمالی آینده را بگیرید و فرزندانی تربیت کنید که علاوه بر اینکه تکالیف فعلی خود را به خوبی انجام می‌دهند در آینده نیز مستقل و مسئولیت پذیر خواهند بود.

برای مشاهده مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: نوجوان , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


چگونه با نوجوانان صحبت کنیم؟
پنج شنبه 31 فروردين 1396 ساعت 9:3 | بازدید : 396 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است. والدین با گفتارها و رفتارهای سنجیده می‌توانند به نوجوان در گذر از این مرحله به جوانی کمک کنند. گاهی برخی از والدین ناآگاهانه با رفتارها و صحبت‌های نسنجیده باعث مشکلات زیادی برای نوجوان می‌شوند که در سراسر زندگی او تاثیرات منفی خود را نشان می‌دهد. چرا فرزند ۱۲-۱۰ ساله شما که عادت به صحبت کردن داشت، طی سالهای اخیر کم حرف شده است؟ این سؤال ذهن بسیاری از والدین را به خود اختصاص می‌دهد.

 

نیاز به تنهایی

بنا بر دلایل بسیاری ، فرزندان در اوایل نوجوانی ساکت می‌شوند. با ورود نوجوان به بزرگسالی نیاز او به تنهایی افزایش می‌یابد. نوجوان از تغییرات جسمی و عاطفی احساس شرم و ناامنی می‌کند. افکار و احساسات متغیر دارد و گاهی در خود فرو می‌رود. از طرفی نوجوان احساس می‌کند که از مهارت کافی برای صحبت کردن برخوردار نیست. او احساس می‌کند که بزرگسالان مهارت کافی در برقراری ارتباط و گفت‌وگو دارند.

آنان به موقع و به جا صحبت می‌کنند. در حالی که نوجوان احساس می‌کند چنین مهارتی ندارد، پس کمتر صحبت می‌کند. او اعتماد به نفس کافی برای صحبت کردن و ابراز عقیده ندارد. ارتباط مؤثر عامل مهم روابط خوب خانوادگی است. نوجوانی که به راحتی با والدین صحبت نمی‌کند، نمی‌تواند نیازهایش را مطرح کند. فقط با ارتباط خوب و مؤثر می‌توانید به نوجوان توجه کنید و حامی او باشید. در غیر این صورت نوجوان با شما صمیمی نمی‌شود و حرف‌های دلش را نمی‌گوید.

 

چرا ما به ارتباط نیاز داریم؟

همه ما حتی اگر کلامی بر زبان نیاوریم، همیشه ارتباط برقرار می‌کنیم. با علایم غیرکلامی از طریق نحوه ایستادن، راه رفتن و طرز نگاه کردن می‌توان ارتباط برقرار کرد. والدین حتی اگر صحبت نکنند، همیشه با فرزندان ارتباط برقرار می‌کنند. والدین باید همیشه با فرزندان صحبت کنند. اگر آنان از آن طفره می‌روند، می‌توانید با روش‌های مختلف او را تشویق کنید.

 

چگونه می‌توان نوجوان را به صحبت کردن تشویق کرد؟

  • به حرف‌های نوجوان گوش کنید. بسیاری از نوجوانان شاکی هستند که والدین به حرف آنان گوش نمی‌کنند. ارتباط مانند خیابان دوطرفه است. اگر می‌خواهید نوجوان به حرف شما گوش کند، با دقت شنوای حرف‌هایش باشید.

  • برای نظر نوجوان احترام قائل شوید. در برخی موضوعات نظر فرزندان را بپرسید. گاهی نظر آنان با ارزش است. این امر به نوجوان کمک می‌کند که در مورد مسائل مختلف فکر کند و از طرفی اعتماد به نفس او افزایش می‌یابد.

  • با رفتار و گفتار مثبت سرمشق و الگوی فرزندان باشید. اگر با همسر و فرزندان رفتار خوبی داشته باشید، نوجوان می‌کوشد رفتار شما را سرمشق خود قرار دهد.

  • انعطاف پذیر باشید. به موضوعات مورد علاقه نوجوان توجه کنید. علایق و خواسته‌های نوجوان با ما فرق دارد. همانطوری که ما نوجوان بودیم، خواسته‌های ما با والدین متفاوت بود. خود را جای او بگذارید و مسائل را از دید او ببینید.

 

چه رفتارهای منفی را باید کنار گذاشت؟

  • توهین نکنید. نوجوانان مانند همه دوست ندارند تحقیر شوند. هر چه بیشتر به نوجوان توهین کنید، بیشتر از شما فاصله می‌گیرد و رفتارش بدتر می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد نوجوانانی که مورد تحقیر و توهین والدین هستند، در زندگی فردی و اجتماعی در مقایسه با دیگران موفقیت کمتری دارند.

  • نظرات خود را به فرزندان تحمیل نکنید. هرگز فرزندتان به زور و اجبار نظرتان را نمی‌پذیرد. تحمیل نظر باعث جبهه‌گیری فرزندان می‌شود.

  • پیش داوری نکنید. ابتدا با دقت به حرف‌های فرزند گوش کنید، سپس نتیجه‌گیری و داوری کنید. اگر جوان والدینش را روشنفکر نداند، حرف آنان را گوش نمی‌کند.

 

چه رفتارهای مثبتی را باید انجام داد؟

  • زمانی که فرزندتان آمادگی دارد با او صحبت کنید. بزرگ‌ترین اشتباه را زمانی مرتکب می‌شوید که فرزندتان خود را برای رفتن به میهمانی دوستش آماده می‌کند و به او می‌گویید می‌خواهم با تو صحبت کنم. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. اگر زمانی که فرزندتان حوصله و وقت کافی دارد با او صحبت کنید، بهتر نتیجه می‌گیرید.

  • وقتی را فقط برای نوجوان اختصاص دهید. گاهی تنها ، بدون حضور سایر اعضای خانواده با نوجوان به پارک ، سینما ، قهوه خانه سنتی ، رستوران یا نمایشگاه نقاشی بروید.

  • در مورد رویدادهای روزانه و مسائل مختلف زندگی تان با نوجوان صحبت کنید. تا زمانی که احساس می‌کنید که نوجوان مشتاق شنیدن صحبت‌های شماست، موضوعات مختلف و رویدادهای زندگی‌تان را برای او مطرح کنید. فرزندان در نوجوانی کمتر از کودکی به والدین توجه دارند.

  • سؤالات باز بپرسید از پرسیدن سؤالاتی که جواب آن بله یا خیر است، خودداری کنید. به جای آن که بپرسید: امروز خوب بود؟ بپرسید: کلاس موسیقی چه طور بود؟

  • نظر نوجوان را بی‌ارزش و مسخره ندانید. شاید نوجوان حرفی بزند که به نظر ما احمقانه و کودکانه است. اگر این امر را مستقیما به او بگوییم، ناراحت می‌شود و کمتر صحبت می‌کند. در برخی موارد که نظر او را قبول ندارید، آن را مطرح نکنید، زیرا نوجوان در این مقطع به تایید نیاز دارد.

  • در گفت‌وگو با نوجوان به او احترام بگذارید. همانطوری که به دوستان و آشنایان بزرگسال احترام می‌گذارید، با نوجوان رفتار کنید. این امر به نوجوان کمک می‌کند احساس ارزش نماید.

  • غر نزنید. اگر به نوجوان بگویید:همیشه اتاقت نامرتب است، از دستت خسته شدم.، چه قدر شلخته‌ای، کی درست می‌شوی؟ او جبهه می‌گیرد و رفتارش را تغییر نمی‌دهد.

  • با فرزندتان به توافق برسید. وقتی با فرزندتان اختلاف نظر دارید و نظرتان را به او تحمیل می‌کنید، او ناراحت و عصبی می‌شود. بهتر است با صحبت کردن به دنبال راه حل بهتری باشید. این امر مصالحه خوانده می‌شود. برای مثال اگر به فرزندتان بگویید باید امشب اتاقت را تمیز کنی، هیچ عذری را هم نمی‌پذیرم. او جبهه می‌گیرد و می‌گوید: به هیچ وجه نمی‌توانم، می‌خواهم به خانه دوستم بروم. بهتر است بگویید: من از وضعیت اتاقت خیلی ناراحتم، عزیزم، کی آن را تمیز می‌کنی؟

  • شنونده فعال باشید. گوش کردن به صحبت‌های نوجوان پیش از صحبت کردن اهمیت دارد. زیرا نوجوان احساس می‌کند او را درک می‌کنید. بکوشید حداقل روزی ۲۰ دقیقه شنونده صحبت‌های او باشید. با روی باز روبه روی او بنشینید، در چشم‌هایش نگاه کنید و صحبت‌هایش را تکرار کنید. برای مثال، فرزندتان می‌گوید: من، امروز تکالیف زیادی دارم.

    در جواب بگویید: پس امروز حسابی سرت شلوغه؟ او می‌گوید: امروز معلمم جلوی همه دانش‌آموزان با من دعوا کرد. در جواب بگویید: پس امروز از این که معلمت باهات دعوا کرد، ناراحت شدی؟ گوش کردن فعالانه چیزی فراتر از کلمات است. شما غم ، شادی ، رنجش یا ناراحتی فرزندتان را باید از پس کلمات و تعابیر او با تمام وجود حس کنید تا بتوانید خود را در موقعیت او قرار دهید.

  • همیشه فرزندتان را نصیحت نکنید. گرچه نصایح شما به نفع نوجوانان است، ولی آنان در این مقطع کمتر مایل به شنیدن آن هستند. توجه به نوجوان از اهمیت خاصی برخوردار است. ساکت باشید، به او فرصت دهید صحبت کند. با عجله حرفش را قطع نکنید و نظرتان را نگویید.

  • از موقعیت‌های غیررسمی برای برقراری ارتباط استفاده کنید. با فرزندان شوخی کنید و به آنان امکان دهید در حد اعتدال با شما شوخی کنند و راحت باشند.

  • خونسردی خود را حفظ کنید. اگر تحمل شنیدن حرف‌های نوجوان را ندارید، عصبانی نشوید. برای مثال اگر می‌گوید: دوست‌هایم سیگار می‌کشند. سریع عصبانی نشوید و نگویید: دیگر حق نداری با آنان دوست شوی. عصبانیت شما باعث می‌شود نوجوان بقیه حرف‌هایش را نزند و صحبت خاتمه یابد.

    اگر باید با نوجوان در مورد موضوعات مهم نظیر سیگار کشیدن و... صحبت کنید، زمانی را انتخاب کنید که هر دو آرامش و آمادگی صحبت دارید. جملات تان را با من شروع کنید. برای مثال: من خیلی دوستت دارم و نگران می‌شوم وقتی می‌بینم با کسانی که سیگار می‌کشند، دوست می‌شوی. یا من نگران افت تحصیلی تو هستم، اخیرا خوب درس نمی‌خوانی؟ نگرانی خود را با آرامش و خونسردی بیان کنید.

برای مشاهده مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: نوجوان , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بهداشت روانی دوران بلوغ
پنج شنبه 25 فروردين 1396 ساعت 16:59 | بازدید : 327 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

تامین سلامت دانش‌آموزان از اهمیت خاصی برخوردار است، اما بهداشت روانی دانش‌آموزان، بویژه در دوره بلوغ، می‌تواند از بیماریها و ناهنجاریهای روانی جلوگیری کند. رعایت بهداشت که به تندرستی و شادابی کامل جسمی و روحی می‌انجامد، مهمترین وظیفه هر فرد است. همانطور که در مورد پیشگیری از بیماریهای عفونی باید از ورود عوامل بیماری‌زا نیز باید اقداماتی را انجام داد تا از نابسامانیهای روحی کاسته شود. در اثر بهداشت، بسیاری از بیماریهای واگیر مانند طاعون، آبله، تیفوس، مالاریا، تب زرد و بیماری‌های عفونی کشنده که در گذشته توده‌های عظیمی را از بین می‌بردند، مهار شده‌اند. اما پیشرفت تکنولوژی، تحولات دایمی و سریع عوامل متعدد دیگر سبب شده است که ترس و تشویش و اضطراب و احساس عدم رضایت در بین بسیاری از افراد منجر به کشمکش و فشارهای روانی شود. خستگی، بی‌میلی، کم‌خوابی، ناامیدی، توهم و احساس گناه در بسیاری چشمگیر شده است و شاید بتوان گفت که بیماریهای روانی ناشی از کشمکشها، محرومیتها و اضطرابها بیش از همه بیماریهای جسمی بشر را آزار می‌دهند.

 

اختلالات دوران بلوغ

بیماریهای روان‌تنی مانند زخم معده و دوازدهه، ازدیاد فشار خون، دردهای قلبی، تنگی‌نفس، بیماریهای آلرژی و بیماریهای دیگر از جمله بیماریهایی به شمار می‌آیند که به علت نامتعادل بودن روان ایجاد می‌شوند. عوامل عصبی و روانی، با تحریک عصب، ترشح اسید کلریدریک و پپسین را در معده افزایش می‌دهند، و در صورت دوام ممکن است منجر به ایجاد زخم معده و دوازدهه شوند. وقتی اضطراب و نگرانی از حد معینی فراتر رود و دوام یابد ممکن است نظم بدن را بر هم زند و به بیماری جسمی و ضایعه عضوی بیانجامد. هیجان و فشارهای روانی بر روی بدن با پژوهشها و آزمایشهای متعدد تایید شده است و از اینرو می‌توان گفت بسیاری از بیماریهای جسمی انسان منشا روانی دارند.

عارضه روانی به سادگی قابل لمس و مشاهده نیست و شخص بیمار، سالم انگاشته می‌شود. در حالی که ضایعه عضوی مانند زخم، عفونت، درد و بطور کلی عوارض جسمی را می‌توان به سادگی مشاهده کرد و یا با کمک دستگاههای عکسبرداری و آزمایشگاه میکروب‌یاب عامل بیماری را شناخت و ضایعه را روئیت کرد. در بهداشت جسمی که بیشتر مورد توجه مردم است، از این جهت توصیه‌های مربوط به تندرستی رعایت می‌شود که وقتی عضوی از بدن درد گرفت درد حس می‌شود و تفاوت درد داشتن با راحتی و بی‌دردی کاملا محسوس است. در نتیجه شخص در صدد درمان برمی‌آید و دستورهای بهداشتی را نیز صحیح انجام می‌دهد. اما در مورد ناخوشیهای روانی، اگرچه فرد بیمار است، اما چون زخم را نمی‌بیند، چون درد نمی‌کشد نه تنها خود را بیمار نمی‌داند، بلکه از شنیدن آن نیز عصبانی می‌شود. مادری که فرزندش دچار درد دندان یا سردرد شده است فورا او را نزد دندانپزشک یا پزشک می‌برد و دستورهای آنان را به خوبی اجرا می‌کند. اما وقتی فرزند همین مادر در کوچه و خیابان و مدرسه درگیری ایجاد می‌کند نمی‌پذیرد که فرزند او دچار ناسازگاری و عدم رشد شخصیت است. به همین ترتیب بسیاری از والدین پرخاشگری، عصبانیت، زودرنجی و کمرویی فرزند خود را ، به عنوان صفتی شایسته یاد می‌کنند و دیگران را مستوجب سرزنش می‌دانند که چرا فرزند آنها را درک نمی‌کنند.

بنابرین نوعی مقاومت در برابر دستورات بهداشت روانی وجود دارد که گاهی مشکل را بیشتر می‌کند. عدم آگاهی سبب می‌شود که در مواردی زندگی آینده یک جوان بطور کلی دگرگون شود. اگر پدر و مادر و معلم آگاهی نداشته باشند ممکن است گوشه‌گیری یک دانش‌آموز را به اسکیزوفرنی، که در اصطلاح جنون جوانی نامیده شده،نسبت دهند و یا اینکه بی‌بند و باری جوان را به احتیاجات جنسی او مربوط کنند و مجرد بودن جوانی را دلیل بر عصبانیت او بدانند. در حالی که چنین تصوراتی معمولا دوراز حقیقت است و برای رسیدن به تشخیص باید از روشهای علمی پیروی شود. دانش‌آموز در دبیرستان به علل مختلف عصبانی می‌شود. مثلا مشکلات خانوادگی ممکن است سبب عصبانیت او باشد، رفتار معلم و یا نحوه تدریس او بر دانش‌آموز اثر می‌گذارد، رابطه دانش‌آموز با همکلاسیهای خود و عوامل متعدد دیگر ممکن است سبب عصبانیت او شود. بنابراین نمی‌توان به سادگی حالت روانی یک جوان را تشریح کرد و نسخه‌ای تجویز نمود.

 

همه چیز را بیماری تلقی نکنید!

دوره بلوغ که از حدود 14 سالگی شروع می‌شود و تا حدود 20 سالگی ادامه دارد یکی از جالبترین دوره‌های رشد و نمو انسانهاست. در این دوره هم از حیث جسمانی وهم از لحاظ روانی تغییراتی در فرد پیدا می‌شود. این تغییرات سبب می‌شوند که برخی از پدران و مادران دوره بلوغ را دوره‌ای بسیار خطرناک تصور کنند و تغییر اخلاق و رفتار و شخصیت جوان را غیر قابل تحمل بدانند. یقین است که توقعات یک جوان 17 ساله مانند خواسته‌های یک پسر 11 ساله نیست و اگر بتوان با امر و نهی یک کودک 10 ساله را به خوبی اداره کرد نمی‌توان با جوان 17 ساله به همان صورت برخورد نمود. جوان در دوره بلوغ می‌خواهد دارای استقلال باشد، اما در عین حال به کمک خانواده نیز نیاز دارد. در نتیجه ممکن است در این دوره جوان با تضاد جسمی و روحی دست به گریبان شود.

 

نیازهای مرحله جوانی

تقریبا همه کسانی که دوره بلوغ را می‌گذرانند حس می‌کنند که نباید مانند بچه‌ها با آنان رفتار کرد. همه اینها می‌دانند که باید به زودی وارد دوره اصلی زندگی شوند و نقش انسان بزرگ و کامل را ایفا کنند. در این سن برخی از جوانان سیگار می‌کشند. بیشتر آنها می‌خواهند نشان دهند که چون برزگ شده‌اند از کسی نمی‌ترسند و سیگار کشیدن را علامت بدست ‌آوردن استقلال می‌دانند برخی از جوانان برای مبارزه با پدر و مادر و رهایی از قید دستورات آنها دیر به منزل می‌آیند، بعضی در برابر بازخواست و یا پرخاش پدر، واکنش غیرعادی نشان می‌دهند و گروهی از آنان نیز منفی‌باف می‌شوند.

هر فرد پس از تولد، به تدریج دارای نیازهایی می‌شود، برخی از نیازهای اشخاص را می‌توان نیازهای فیزیولوژیک یا ذاتی دانست که همان اساس فیزیکی – شیمیایی را دارند و ظهور آنها به تجربه گذشته ارتباط ندارد. گرسنگی، تشنگی، انگیزه‌های مادی، تمایلات جنسی و نیاز به خواب را می‌توان در زمره نیازمندیهای فیزیولوژیک دانست. با برآورده‌ شدن این نیازمندیها، شخص دارای حوایج دیگری نیز می‌شود که به آنها نیازهای اکتسابی گفته می‌شود. این دسته از نیازها، که ارزش آنها کمتر از احتیاجات ذاتی نیست، شامل محبت، عشق، امنیت، احساس کفایت، احترام، موفقیت، دوستی و قدرت است. این نیازمندیها، که از زندگی در اجتماع حاصل شده‌اند ماهیت ویژه‌ای دارند که ارضا یا برآورده نشدن آنها در رضایت خاطر فرد و شخصیت او موثر واقع می‌شود و او را برای همسازی یا ناسازگاری آماده می‌کند.

جوان در دوره بلوغ می‌خواهد که به اینگونه خواسته‌های او توجه شود، با او رفتاری دوستانه داشته باشند، به او احترام بگذارند، به او محبت کنند اما ترحم نکنند. بنابراین هم والدین و هم معلمان باید با جوانان رفتاری دوستانه و عادلانه داشته باشند، به جوانان کمک کنند، اما به شکل دوستانه و توام با احترام. به همین جهت خشونت، امر و نهی مسخره کردن و انتقاد و سرزنش نه تنها سازنده نخواهد بود بلکه ممکن است مخرب نیز باشد. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی می‌شوند.

همانطور که انگیزه‌های فیزیولوژیک وجود ما را زیر فشار قرار می‌دهند و تا برآورده شدن نیاز مورد نظر فرد را به خود مشغول می‌دارند، حوایج اکتسابی نیز شخص رابرای ارضای نیازمندیها به فعالیت وامی‌دارند و تا رسیدن به آنها فکر و روان او را مشغول می‌دارند. نیاز به محبت، امنیت، احترام، استقلال، عزت نفس و نیازهای اکتسابی دیگر نقش ویژه‌ای در انگیزش اعمال و رفتار و احساسات یک جوان دارند و توجه به آنها سبب می‌شود که جوان با آرامش خاطر برای رسیدن به هدفهای عالی همکاری و کوشش کند و به دور از تعارض و کشمکش فرصت تهذیب و کمال شخصیت را داشته باشد.

 

رفتار مناسب با فرزندان خود داشته باشیم.

بسیاری از والدین از تنبلی، بی‌توجهی و بی‌احترامی به دیگران و سر به هوا بودن فرزند خود گله می‌کنند و بر این باورند که فرزند خوب آنها به کلی عوض شده است. در نتیجه برخی از آنها در برابر بی‌قیدی و سرکش بودن جوان واکنش شدید نشان می‌دهند و برخی دیگر با کنار کشیدن خود از معرکه و آزاد گذاشتن بی‌قید و شرط مشکل را ده برابر می‌کنند. در حالیکه در همین دوره می‌توان به جوان نزدیک شد و با تربیت و راهنمایی صحیح احساس همکاری و مسئولیت و تفاهم را در او تقویت کرد. تردیدی نیست که می‌توان با توجه به نیاز و خواسته‌های جوانان و ایجاد حس اعتماد به نفس و اطمینان در آنها، ضمن حل مسائل جوانی و مشکلات دوره بلوغ از ناسازگاری، نشانه‌های عصبی و اختلالات رفتاری پیشگیری نمود.

 

مشکلات دوران بلوغ

بسیاری از کسانی که دوره بلوغ را می‌گذرانند، مشکلی ندارند و شخصیت سالمی پیدا می‌کنند. اما عده‌ای نیز با از دست دادن قدرت سازگاری دچار کشمکش وتضاد می‌شوند. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی می‌شوند و از مشکلات واقعی زندگی فرار می‌کنند.جوانی که قدرت پذیرش و حل مشکلات را ندارد، به جای فعالیت مثبت، حالت دفاعی به خود می‌گیرد و بیشتر وقت خود را صرف مبارزه منفی می‌کند. چنین شخصی ممکن است با توسل به دفاع روانی مانند: خیالبافی، استدلال غیرمنطقی، همانندسازی، انکار، جا‌به‌جایی، جبران، برون‌افکنی، بازگشت و تبدیل و تعویض به فریب و گریز از حقیقت بپردازد. مثلا، جوانی برای فرار از عقده حقارت، به جای شناخت و استفاده از استعداد واقعی خود، به شوخی و مسخرگی رو می‌آورد، دیگری با گریز از حقیقت به رویا پناه می‌برد، برخی از جوانان برای فرار از مشکلات به عقب و قهقرا می‌روند و با بازگشت به دوره کودکی و عدم پذیرش مسئولیت احساس رضایت خاطر می‌کنند. عده‌ای نیز خطای خود را به دیگرن نسبت می‌دهند و وقتی نمره کافی در درس نمی‌گیرند کینه‌توزی معلم را بهانه می‌کنند و برخی از جوانان نیز برای فرار از درس و کار، بیماری و دردهای موهوم قلبی و مفصلی را مطرح می‌کنند.

 

نقش خانواده در تامین بهداشت روانی فرزندان

با آگاهی و شناخت بهداشت روانی می‌توان مشکلات روحی دانش‌آموزان را شناخت و با حل آن هم مشکلات آموزش را ساده‌تر کرد و هم دانش‌آموزان را به زندگی بهتر و مفیدتر گرایش داد. اگر والدین و معلمان از بهداشت روانی آگاهی داشته باشند می‌توانند با ایجاد و افزایش نیروی کار، قدرت یادگیری و تفکر و سازگاری در دانش‌آموز به او کمک کنند تا به رشد و تکامل شخصیت خود بپردازد و از کجرویها ایمن شود. متاسفانه به علت ناآگاهی، به بهداشت روانی توجه زیادی نشده است و توصیه‌هایی که به سلامت روح و روان می‌شود به خوبی قابل درک نیست. حقیقت این است که بیشتر جوانان در ضمیر خود به دانش و تجربه بزرگان ایمان دارند و مایلند مشکلات خود را با کمک پدر و مادر و معلم خود حل کنند. با شناخت و برخورد صحیح و آموزش مناسب می‌توان به این خواسته درونی جوانان جامه عمل پوشانید و به جای انتقاد و سرزنش و تمسخر، آنان کمک کرد تا شخصیت سالمی به دست آورند.

ذکر این نکته اهمیت دارد که بیشترین شکستها را در دوره بلوغ کسانی می‌خورند که از حمایت افراطی پدر و مادر برخوردار بوده‌اند. خانواده تاثیر عمیقی در کودک می‌گذارد و شخصیت او را پی‌ریزی می‌کند. اگر کودک بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود آماده کجروی، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد. با حمایت افراطی، کودک لوس و نازپرورده بار می‌آید و در نتیجه با صفاتی چون خودخواهی، پرتوقعی، یاغیگری و احساس عدم مسئولیت نمی‌تواند به صورت انسانی بزرگ و مسئول و مستقل زندگی کند. تعریف و تمجید بیجا از کودکان سبب می‌شود که اگر در دوره بلوغ به آنها بی‌توجهی شود و یا به کارهای ناپسند آنها خرده گرفته شود واکنشهای شدید نشان می‌دهند. در مقابل، کسانی هم که با محرومیت عاطفی، فقدان مهر مادری و طرد روبرو بوده‌اند نمی‌توانند مهر و عواطف دیگران را احساس کنند و با احساس ناامنی، حس تقصیر و گناه و رفتارهای نابهنجار و خصمانه به ترک مدرسه و ناسازگاری اقدام می‌کنند.

نبودن رابطه صحیحی بین پدر و مادر و کودک سبب می‌شود که جوان در دوره بلوغ در معرض خطر و نابهنجاری شخصیت قرار گیرد. مطالعه درباره اعتیاد، انحراف جنسی و بزهکاری جوانان نشان می‌دهد که سالم نبودن محیط خانواده چه نقشی در شخصیت فرد دارد. برای سالم کردن محیط خانواده باید بین همه اعضای خانواده رابطه صحیح برقرار شود؛ مواظبت مادر از فرزند باید با محبت و مهربانی اما توام با مصلحت‌بینی انجام گیرد، در فرزند احساس ایمنی و اطمینان بوجود آید، از اختلاف و کشمکش زناشویی و خانوادگی پرهیز شود و پدر با رفتار خردمندانه توام با مهربانی، انضباط و قدرت استدلال منطقی در خانواده برقرار کند.

برای مشاهده مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: نوجوان , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راههای جلوگیری از رفتارهای نامطلوب کودکان
پنج شنبه 20 فروردين 1396 ساعت 16:54 | بازدید : 361 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

بهترین زمان برای تربیت کودکان از سنین اولیه تا دوازده سالگی و مهمترین مکان محیط خانه و صالح‌ترین افراد والدین کودک می‌باشند. والدین آرزو دارند که فرزندانشان دارای خصوصیات اخلاقی عالیه انسانی بوده و استعدادهای مثبت در آنها پرورش یافته و شخصیتی عالی داشته باشند. اما در صورتی که روند صحیحی در رساندن فرزندانشان به این مقصود نداشته باشند از همان قدمهای نخستین کودک را از مسیر درست خود دور می‌سازند. به جز محیط خانواده و رفتار والدین با کودک محیط اجتماعی و عامل محیط و حتی وراثت کودک در این راه حائز اهمیت است.

 

تاثیر محیط در تربیت فرزندان

برای جلوگیری از رفتارهای نامطلوب کودکان باید زمینه این رفتارهای نامطلوب را از زندگی کودک حذف کرد و او را در محیط سالم از نظر روحی و اجتماعی و خانوادگی قرار داد. اگر کودک در محیطی از هر نظر سالم زندگی کند، زحمت والدین و مربی در پیاده کردن مسائل تربیتی کمتر خواهد بود و برعکس. در واقع عامل محیط در هیچ یک از موجودات زنده بلاتاثیر نمی‌باشد. کودکی را که بتوان در یک محیط سالم خانوادگی و اجتماعی به سهولت و بطور مثبت تربیت کرد در یک محیط ناسالم به همان آسانی نمی‌توان در امر تربیت صحیح وی موقعیت کسب کرد.

 

دادن آزادی به کودکان در محیط خانواده

والدین نباید غافل از تاثیرات محیط ، کودکان خود را با چنان آزادی در محیط خانوادگی تربیت کنند که وقتی فرزندشان وارد محیط اجتماع شدند به سهولت در منجلابهایی که سر راهشان قرار دارد سقوط کنند زیرا آزادیهای مطلق خانواده آنها را بی‌بند و بار به جامعه تحویل می‌دهد و ثانیا در اثر عدم اطلاع از نابسامانیهای جامعه خیلی آسان به دام انحراف کشیده می‌شوند. بنابراین پدر و مادر باید کنترلی منطقی بر آزادیهای کودکان خود داشته باشند.

البته نباید آنها را چنان در حصار قرار دهند که حتی در سنین جوانی وابسته به والدین باشند و نتوانند روی پای خود بایستند و یا گاه به صورت افرادی کاملا مطیع و سر به راه که ریشه در نابسامانیهای نهفته روانی دارد، درآیند. این محدودیتها در مورد دختران دارای مضرات بیشتری است. زیرا در آینده وارد اجتماع خانواده شده و خود باید فرزندانش را تربیت کند و مسئول آرامش و سلامت کانون خانواده باشد.

 

ابراز علاقه والدین به فرزندان

اصولا ابراز علاقه و محبت از سوی والدین نسبت به کودکان در آرامش روانی آنها و دوری آنها از رفتارهای نامطلوب بسیار موثر است. اما این ابراز علاقه و محبت در کودکانی که بطور متعادل بزرگ می‌شوند و مشکل خاصی ندارند با کودکی که در اثر عقده‌های روانی نیاز به معالجه دارد و یا رفتارهای نامطلوب متعددی از او سر می‌زند فرق می‌کند. کودکی که در حالتی عادی از هر گونه عقده عاطفی است و نیاز کمتری به احساس و کسب محبت دارد، محبتهای بیش از اندازه در وی اثر عکس خواهد گذاشت و او را پرتوقع و لوس بار خواهد آورد.

ولی در کودکی که از عقده کمبود محبت رنج می‌برد و کم‌کم خود را از مردم دور و غریب احساس می‌کند محبت بیشتر البته نه خیلی زیاد و غیرمتعادل ، اثر خوبی خواهد داشت و با از بین بردن عقده‌ها در سلامت روانی وی موثر خواهد بود و هر چند هم که نتواند عقده‌ها را از بین ببرد لااقل در تسکین آلام ناشی از عقده‌ها موثر واقع شد.

 

طرز رفتار والدین در مقابل خطای فرزندان

صرفنظر از اینکه کودکان مثل سایر انسانها دارای اشتباهات و خطاهایی می‌باشند، به مانند فیلمهای عکاسی خیلی حساس و تاثیرپذیر نیز هستند. بنابراین پدر و مادر اگر تخلفاتی مثل دزدیهای کوچک و شیطنت‌آمیز و دیگر آزاری و دروغ در کودک مشاهده کردند نباید آن را بسیار جدی گرفته جلوه بسیار زشتی به آن بدهد و با تمام وجود به کودک بقبولانند که این کار زشت از او سر زده، بلکه باید آن را در حد یک اشتباه و خطای غیرعمدی و سهوی از کودک دیده و سعی دریافتن ریشه این خطاها در رفتار کودک داشته باشند و از رفتار خشونت آمیز در مقابل هر خطای کوچکی که از کودک سر می‌زند بپرهیزند.

چرا که شاید در ظاهر ، به مدت کوتاهی بتوان با ایجاد رغبت و وحشت جلو بعضی از تخلفات را گر فت ولی در باطن ایجاد وحشتها ریشه تخلفات را قوی‌تر ساخته و نتیجه آن می‌شود که عمل خلاف در خفا با ولع و شدت بیشتری انجام می‌پذیرد. هرگز نباید کودک را عاصی و دزد و درغگو خطاب کرد زیرا کودکان بسیار حساس هستند و این احتمال وجود دارد که این توهم در آنها بوجود آید که واقعا دزد و دروغ گویند بنابراین از خود چنین انتظاری خواهند داشت.

 

توجه به سلامت روانی کودکان

والدین بر اثر فشارهای زندگی و تامین نیازهای مادی حال و آینده خانواده علاوه بر این که وضع روحی و جسمانی و تفریح و تمدد اعصاب خود را نادیده می‌گیرند و در مورد کودکان خود نیز سهل‌انگاری می‌نمایند. هر کودک خردسالی مثل بزرگترها و حتی بیشتر از آنها نیاز به گردش و بازی و تفریح دارد زیرا بیشتر مشکلات روانی کودک بوسیله بازی و تفریح حل می‌شود. علاوه بر آن بهتر می‌توان از راه بازی و گردش و تفریح به کمبود و احیانا عقده‌های روانی کودک پی برد و درصدد رفع و اصلاح آنها برآمد.

گردش و تفریح برای کودک یک نیاز روحی است و پدر و مادر نباید این نیاز روحی کودک خود را نادیده بگیرند و بی‌تفاوت از کنار آن رد شوند. اینکه والدین دست فرزند خود را بگیرند و به نزدیک‌ترین پاک و یا محطوه امنی که کودک بتواند با همسالان و دوستان خود بازی کند و با آنها معاشرت داشته باشد برای کودک بسیار مفید است. بنابراین نداشتن وسیله و امکانات مالی نمی‌تواند عذر ما را در تحلیلی و بهانه‌تراشی در مورد این امر مهم توجیه نماید. به همین منظور بهتر است مسئولان مدارس که گاه برای کودکان برنامه‌های گردشی دسته جمعی و علمی تنظیم کنند تا علاوه بر بالا بردن سطح علمی و آموزشی ، در رفع نیازهای پرورشی آنان نیز قدم موثر برداشته شود.

 

تقویت حس اعتماد به نفس در کودکان

از جمله دیگر راههای جلوگیری کودک ازارتکاب کارهای ناشایست و نامطلوب دادن حس اعتماد به نفس و ایجاد رضایت از خود را کودک است. می‌توان با دادن مسئولیتهای در خور سن کودک ، آنها را به فعالیت واداشته و یا حتی با چشاندن طعم شکست و پیروزی و تحریک آن را از این طریق به فعالیت و مبارزه در آنها اعتماد و اتکا به نفس بوجود آورند. بنابراین والدین نباید تصور کنند که همیشه باید کارهای فرزندانشان را انجام دهند، به جای آنها تصمیم بگیرند، به جای آنها انتخاب کنند، به جای آنها جواب حتی یک احوال‌پرسی ساده را بدهند و... بلکه باید به کودک اجازه ابراز وجود حتی با کوچکترین چیزها را داد.

 

آینده بحث

لحظه رفتار با کودک نقش مهمی در سرنوشت و ایجاد دیده او به زندگی دارد کودک همچون خمیری نرم شکل می‌گیرد و بار دیگر عوض کردن آن بسیار مشکل است هم برای کودک و هم برای اطرافیان. پس به جای اینکه چنان با کودک رفتار کنیم که روزی که به فکر اصلاح آن بیفتیم از همان ابتدا به نفع خودمان و کودکانمان است که زمینه زندگی او را طوری مساعد کنیم که کودک در مسیر صحیح زندگی گام بردارد و به جلو حرکت کند.

برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


کاری که هر کودک قبل از ۱۲ سالگی باید انجام دهد
پنج شنبه 15 فروردين 1396 ساعت 12:22 | بازدید : 360 | نویسنده : heiroo | ( نظرات )

در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچه‌ها، لباس‌های گلی و خاكی، زمین خوردن‌ها، زخم‌ها و سر شكستن‌ها و... همه و همه، بخشی از نگرانی هر روزه ی پدر و مادرهایی بود كه صاحب فرزندان كوچك بودند. اما با آمدن بازی‌های كامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی، دیگر خبری از بازی‌های گذشته و هیاهوی كودكان نیست.
تحقیقات نشان می‌دهد که شعاع حركتی كودكان در طول 40 سال گذشته نزدیك به 90 درصد كاهش داشته است. در گذشته كودكان ساعت‌ها در فضاهای باز و وسیع بازی می‌كردند. اما امروزه این فضاها به اتاق‌ها و آپارتمان‌های كوچك محدود شده است. بی‌تحركی بچه‌ها تا جایی پیش رفته كه متخصصان سلامت كودكان، فهرستی از كارهایی را تهیه كرده‌اند كه كودكان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان كرده باشند. با كامل كردن این فهرست می‌توان مطمئن بود، كودك شما حداقل بخشی از مهارت‌های لازم در زندگی خود را پیدا كرده و حداقل لذت را از دوران كودكی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود كه با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته ی آنها از بازی كردن به دست آمد.

1. بالا رفتن از درخت
2. چادر زدن در طبیعت
3. غلتیدن از روی یك تپه سرسبز
4. دویدن زیر باران
5. ساختن و به هوا فرستادن یك بادبادك
6. ماهیگیری با تور و قلاب
7. خوردن سیبی كه مستقیما از شاخه یك درخت جدا شده باشد
8. برف بازی كردن
 9. كشیدن نقشه گنج
10. گل بازی كردن
11. ساختن سد برابر جریان آب
12. بازی كردن در شن‌های كنار دریا
13. پریدن از روی طناب (طناب بازی كردن)
14. خوردن توت فرنگی و تمشك در طبیعت
15. رفتن به یك جزیره
16. تماشای طلوع آفتاب
17. بالا رفتن از یك كوه بلند
18. رفتن به پشت یك آبشار
19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان
20. شكار حشراتی مانند پروانه
21. دیدن حیوانات وحشی حتی در باغ‌وحش
22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
23. كاشتن یك گل و پرورش آن
24. شنا كردن در رودخانه
25. قایق سواری كردن
26. روشن كردن آتش بدون كبریت
27. پیدا كردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
28. درست كردن غذا روی آتش
29. پیدا كردن مختصات مكانی با كمك جی‌پی‌اس موبایل
30. ساختن یك خانه جنگلی

خاك‌بازی چه فوایدی دارد؟!

در خاك، باكتری‌های خاصی وجود دارند كه باعث فعال شدن قسمت‌های خاصی از مغز می‌شوند. این قسمت‌ها مسئول تولید یك ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند كه نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیت‌های بدن داشته و خواص ضد‌افسردگی دارند. در بسیاری از كارهایی كه در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، كودكان ناگزیر به رفتن به محیط های طبیعی و تماس با خاك هستند.
كودك حین بازی كردن به كشف محیط اطراف خود می‌پردازد و نخستین قدم‌ها را برای اجتماعی شدن بر می‌دارد. تماس با محیط خارج باعث می‌شود دنیای كودكان وسعت بیشتری پیدا كرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. كودكان حین بازی كردن با شخصیت‌های اجتماعی آشنا می‌شوند و نقش خود را به‌عنوان یك فرد در آینده می‌شناسند. در این زمان است كه كودكان متوجه می‌شوند آیا شخصیت  مدیر و هدایت‌كننده دارند یا باید تحت كنترل دیگران باشند.

 برای مطالعه مطالب بیشتر، اینجا را کلیک نمایید.


موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 16 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
نظر سنجی

نظر شما درباره وبلاگ؟

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 832
بازدید کل : 40523
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مشاوران هیروو و آدرس heiroo.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 160
:: کل نظرات : 2

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 11
:: باردید دیروز : 17
:: بازدید هفته : 28
:: بازدید ماه : 832
:: بازدید سال : 3320
:: بازدید کلی : 40523