برخی کودکان و نوجوانان به دلیل اینکه اختلالاتی مانند بیش فعالی و یا اوتیسم و یا ... دارند نمی توانند به صورت مناسب روی مطالب درسی تمرکز کنند . این عدم توانایی در تمرکز ممکن است سبب شود که مفاهیم درسی را یاد نگیرند و در زمان آزمون ها و یا درس پاسخ دادن نتوانند نتایج قابل قبولی بگیرند . این عامل می تواند محرکی برای تقاضای ترک تحصیلی شود .
2-بهره هوشی پایین تر
همه افراد IQ یکسانی ندارند و در این بین برخی از افراد دارای پتانیسل فراگیری هوشی بالاتر و برخی پایین تر هستند . ممکن است یک نفر یک مطلب را بکبار بخواند و آن را حفظ کند و لی نفری دیگر همان مطلب را بارها بخواند ولی نتواند آن را حفظ کند . برخی از کودکان و نوجوانان به دلیل داشتن بهره هوشی پایین تر از تلاش دست بر می دارند و اقدام به ترک تحصیل می کنند .
3-شرایط خانوادگی و اقتصادی
مسخره شدن شاگردانی که نمره پایین تری در امتحانات می گیرند می تواند یکی از دلایل ترک تحصیلی آنها باشد . برخی دانش آموزان به دلیل شرایط اقتصادی و یا خانوادگی از امکانات مناسبی جهت درش خواندن و گرفتن نمرات مناسب محروم هستند . برخی خانواده ها حتی نمی توانند هزینه تحصیل فرزندشان را بپردازند .
شاید همه ما با پدیده کودکان کار در چهار راه ها و یا خیابان های شلوغ برخورد کرده ایم . برخی از این کودکان کار ترک تحصیل کرده اند . اگز از آنها بپرسیم که چرا این کار را انجام داده اند شاید بگویند که سرپرست خانوار هستند ویا برای کمک به مخارج خانواده به والدینشان کمک می کنند. در مجموع شرایط خانوادگی ومسائل اقتصادی از مهمترین عوامل ترک تحصیلی کودکان و نوجوانان است .
در راستای بالا بردن کیفیت روان و سلامتی جامعه مشاوره روانشناسی با خانواده هایی که فرزندانشان را به ترک تحصیل تشویق می کنند پیشنهاد می شود . یک روان شناس متخصص خوب می تواند والدین را به ادامه تحصیل فرزندشان ترغیب کند و از عواقب بسیار مخرب ترک تحصیل آگاه سازد . بنیاد های خیره و مراکز حمایت از کودکان کار نیز به صورت گسترده روی موضوع ادامه تحصیلی کودکان کار فعالیت می کنند .
از آنجایی که بعد از دوران کودکی مرحله توجه به استقلال و تصمیم گیری های شخصی است در نتیجه نوجوان دوست دارد که خودش تصمصم گیری کند . در اغلب موارد کودکان از طریق بهانه گیری و غر زدن لجبازی خود را نشان می دهند و یا بر سر یک سری مسائل پا فشاری می کنند ولی نوجوانان به دلیل نیاز به استقلال و توجه به آنها و احترام به تصمصماتشان لجبازی می کنند .
نوجوان به دلیل بلوغ فکری و جنسی و ترشهات هورمون ها دوست دارد که بیشتر در معرض توجه قرار گرفته و به تصمیماتش احترام گذاشته شود .
پسران به دلیل غرور و اینکه نشان بدهند دیگر مستقل شده اند و می توانند تصمیم گیری کنند بر سر تصمیماتشان لجاجت می کنند . در این موارد والدین باید با آرامش با این مسئله برخورد کرده و بتوانند با کودک صحبت کنند و فرزندشان را بشنوند . ایجاد تشنج در محیط خانواده و برخورد شدید و لحن مبارزه طلبانه بسیار میتواند غیر سازنده بوده و همچنین عواقب مخربی نیز داشته باشد . ترک خانواده ، گوشه گیری ، عقده های روانی ، از بین رفتن صمیمیت در بین خانواده میتواند برخی از این موارد باشد .
دختران چون بیشتر شیفته توجه هستند و ناز کردن را دوست دارند بیشتر به خاطر این موارد لجبازی می کنند . برخلاف پسر ها که مسئله استقلال محور لجبازی است در دختران دیده شدن بزرگترین دلیل لجبازی می باشد . در این موارد باید به دختر توجه کنید که این توجه می تواند به همراه خواسته او یا صحبت در باره عدم قبول خواسته او باشد. صحبت کردن موثر ترین راه در برطرف کردن لجبازی است هم در دختران و هم در پسران .
در ایران خودکشی دو دختر اصفهانی تحت تاثیر بازی نهنگ آبی، اولین نمونه خودکشی از این دست بود. اما تا کنون 130 نفر به خاطر بازی نهنگ آبی خودکشی کرده اند. در روسیه در سال جاری گذشته چندین مورد خودکشی دختران جوان در اثر بازی نهنگ آبی گزارش شده است. فیلیپ بودیکین طراح این بازی یک روانشناس است...! او در اظهارات خود بعد از دستگیری اعلام کرده که تنها قصد داشته افراد بیمار را از این طریق از بین ببرد .
در واقع بازی نهنگ آبی یک مدل بازی روانشناختی است که در ابتدا بیشتر افرادی که بیماری و اختلالات روانی دارند و یا عقده یا کمبودی در خود احساس می کنند جذب این بازی می شوند . بازی نهنگ آبی در اولین مرحله خواستار صدمه زدن به بدن قربانی است که اغلب افراد سالم از این کار خودداری می کنند . فقط افرادی که از نظر عاطفی یا خانوادگی دچار مشکل هستند به این بازی بیشتر گرایش نشان می دهند.
در اغلب موارد نوجوانانی که این بازی را انجام داده اند و تا مرحله آخر که همان مرحله خودکشی هست رفته اند از نظر خانوادگی و روابط با والدین بسیار تضعیف پذیر بودند . در برخی موارد نداشتن والدین یا روابط بسیار ضعیف با آنها قربانیان را به ادامه بازی تشویق کرده و فقدان وجود افراد آگاه برای جلوگیری یا توقف مراحل این بازی سبب شده که قربانی تا مرحله آخر بازی را انجام دهد .
بازی نهنگ آبی شامل 50 مرحله اشت که در مزاحل 1 تا 29 فرد را برای نترسیدن از صدمه به خود و نترسیدن از ارتفاع آماده می کند . در مراحل 30 تا 49 فرد یک سری کار های روزمره مانند دیدن فیلم ترسناک ، صدمه و آسیب جسمی ، شستشوی فکری توسط یکی دیگر از بازی کن ها ... را تکرار می کند و زندگی برایش تکراری جلوه می کند . در نهایت در مرحله 50 بازی از قربانی می خواهد که خود را از بلندی پرتاب و یا خودکشی کند .
در صورتی که بازی نهنگ آبی و یا مراحل آن را در فرزند خود دیدید یا شک کردید سریعا ای موضوع را به روانشناس متخصص به صورت مشاوره تلفنی یا حضوری اعلام کنید و همچینین ار را تحت نظر بگیرید .
برخی زوج ها بعد از ازدواج نمی توانند به صورت بالغانه رفتار کرده و امکان دارد در کشمکش های زندگی راه حل جدایی را انتخاب کنند. از آنجایی که جدایی می تواند راه حل ساده ای به نظر برسد ولی همواره روانشناسان خانواده طلاق را به عنوان آخرین راه معرفی می کنند. دلیل ای اتفاق اثرات بسیار مخرب آن بر روی افراد و اطرافیان فرزندان طلاق است.
والیدن قبل از بچه دار شدن باید بسیاری از رفتار های خود را بهتر کنند و یکدیگر را بیشتر بشناسند تا هم بتوانند زندگی بهتر داشته باشند و هم بتوانند فرزندان را به شیوه مناسبی تربیت کنند . بعد از تولد فرزند اگر باز هم مشاجره ها ادامه داشت و سبک زندگی 2 نفر هیچ تغییری مشاهده نشد طلاق در سنین کودکی فرزند و زمانی که هنوز درک درستی از دنیای پیرامون ندارد 0 تا 3 سالگی می تواند راهکار باشد. البته هر چند می دانیم که بعد از طلاق والدین فرزند باید با یکی از آنها زندگی کند و از نعمت داشتن پدر یا مادر محروم می شود . نبودن یکی از اعضای اصلی خانواده می تواند تاثیر بسیار مخربی بر شخصیت او ، خصوصیات کودکان طلاق و نحوه تربیت کودک داشته باشد. گاها نبود پدر ممکن است ایجاد عقده های مالی و حمایتی در کودک و نبود مادر سبب ایجاد عقده های عاطفی در او شود .
بعد از طلاق گرفتن روش مدارا با کودکان طلاق بسیار متفاوت است و باسد به گونه ای رفتار کرد که نبودن یکی از والدین برای او به صورت یک مسئله مهم تکرار نشود.
نوجوانانی که پدر ندارند نیاز مند حمایت بیشتر هستن هر چند ممکن است به دلیل عقده های دوران کودکی کاملا این موضوع را نفی کنند . نداشتن مادر در نوجوانان سبب کمبود حمایت های عاطفی می شود .
در بسیاری از موارد مشورت با یک مشاور متخصص و روانشناس کودکان طلاق میتواند راهکار های مناسبی را به خانواده ها و اطرافیان کودکان طلاق بدهد. ای مشاوره می تواند به صورت مشاوره غیر حضوری از طریق مشاوره تلفنی با یک روان شناس متخصص کودک مطرح شده و در صورت حاد بودن موضوع این مطلب به صورت حضوری در میان گذاشته شود .
دوران کودک دوران یادگیری و شکل گیری شخصیت انسان هست و از طرفی دیگر کودکان دارای کمترین امکانات و توانایی ها هستند و برای همین به کمک و توجه اطرافیان نازمند هستند ، برای همین پدر و مادر ها نیاز به آگهی از روش های صحیح و به روز تربیت و آموزش کودک هستند . والدین علاوه بر اینکه شرایط رفاهی مناسب را برای کودکانشان فراهم می کنند باید شیوه های صحیح تربیت ،تنبیه ،تشویق ،آموزش و ... را برای رشد شخصیت کودکانشان بداند و بکار گیرند. در این راستا می توانند کودک مودب و کودک تیزهوش نیز تربیت کنند .
روان شناسی کودک یکی از زیر مجموعه های روان شناسی رشد است که هدف آن نگاه ذره بینی و علمی به کودک و نیازهایش و پیدا کردن شیوه های صحیح پرورش و آموزش کودک است که این موضوع از همان ابتدای تاسیس روانشناسی علمی مورد توجه بوده است
مراجعین مشکل های متفاوتی با کودک خود دارند که گاهی علت اصلی آنرا والدین نمی فهمند وو از دیدشان پنهان است و علت اصلی را مشاور با بررسی پیدا میکند. ولی بطور عمده مشکلات مربوط به کودکان موارد زیر است:
·اصرار بر خواسته خود
·بیش فعالی
·پرخاشگری
·سوالات جنسی کودکان
·دروغ گویی
·زور گویی در محیط خانواده یا مدرسه
·ترس
·گریه و لجبازی
·عدم تمرکز
·خجالتی بودن
·استرس و اضطراب
·مشکلات ارتباطی با سایرین
·و سایر موارد
علت استفاده از مشاوره ی تلفنی کودک
سختی یافتن روانشناس کودک ماهر و باتجربه،مشغله های کاری والدین،وقت،صرف هزینه های زیاد،تلف شدن وقت و انرژی در مسیر رفت و آمد و...تعداد زیادی از والدین با وجود مشکلات به روانشناس مراجعه نکنند و از راهنمایی های آن کمک نگیرند برای همین سازمان بهزیستی مشماره تلفنی را در کل استان ها اندازی کرد و همچنین بعضی از مراکز خصوصی با مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی اقدام به مشاوره تلفنی میکنند و مشکلات هم میهنانمان را رفع میکنند.
خجالت کشیدن کودک یک نوع رفتار کودک است . این رفتار برخلاف تصور بسیاری یک عیب یا نقص نیست . خجالتی بودن کودکبه راحتی با تشویق و تربیت والدین قابل برطرف شدن است . در برخی از فرهنگ ها کمرویی و خجالتی بودن کودک ستایش نیز میشود و والدین به صورت ناخودآگاه یا خودآگاه فرزند خود را خجالتی تربیت می کنند . بسیاری از این والدین سر و صدا کردن و شیطنت کودک را ناپسند و بی ادبی می پندارند و به جای داشتن کودک مودب او را خجالتی تربیت می کنند.
خجالت چیست ؟
از نظر علمی احساس خجالت، یك واكنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است كه در حقیقت تركیبی از حس ترس و كنجكاوی را در خود دارد. به طور مثال شیرخواران و نوزادان یه صورت غریزی با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند یا گریه می کنند . این واکنش علاوه بر اینکه سبب گرفتن توجه از والدین می شود در راستای بقای کودک و در امان ماندن از خطر نیز بسیار حیاتی است.
نشانه های کودک خجالتی
رفتارهایی مانند زیر را اغلب مشاهده می کنیم:
خجالتی بودن كودكان بین1 تا 3 ساله به این صورت است که به زمین نگاه میكنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممكن است در این شرایط به مكیدن انگشت شست بپردازند که این خود نشانه ای ازخجالتی بودن کودک است .برای درمان خجالتی بودن کودک 2 ساله میتوان او را به ارتباط با دیگران و جدا شدن از والدین و داشتن استقلال تشویق کرد.
اما بیشتر بچهها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میكنند و بهنظر بسیار اجتماعی میآیند و کودکان منزوی نیستند اما بعد از این سن، ترس بیشتر كودكان از غریبهها شروع میشود و آنهاحس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند.
تربیت کودکان کاری بسیار بغرنج برای والدین است که میتواند هم بسیار ساده باشد و هم میتواند به یکی از چالش های والدین تبدیل شود و مقدار زیادی انرژی و وقت از پدر و مادر بگیرد
دلایلی که میتواند منجر به این اتفاق شود میتوان به صورت زیر نام برد
با توجه به مسائل فوق باید دقت داشت تا راهی را برگزید که هر خانواده با شرایط خود بتواند از عهده چالش های پیش آمده بر آید
متاسفانه به خاطر فرهنگ غالب و طرز فکر بسیاری از افراد جامعه لزوم مراجعه به روانشناس و مشاوره با او را درک نکرده و در موارد نادر و بسیار سخت شاید به مشاور مراجعه کنند غافل از اینکه مراجعه به روانشناس و مشاور میتواند به صورت فعال بسیاری از درگیری های ذهنی و وقتی و هزینه ای را کاهش داده و اتفاقا بسیار مفید باشد
برای تربیت کودکان نیز همینطور است مراجعه بهروانشناس نوجوان و کودک میتواند بسیار مسیر پرورش کودک را راحت تر از گزشته نموده و حتی محیط خانواده را نیز آرام تر نماید
البته روانشناس متخصص کودک و نوجوان میتواند ارتباط بهتری با کودک برقرار نماید و حتی در مواقعی که کودک دچار اختلالاتی است درمان را نیز پیگیری کند
در بسیاری از مواقع مشکلات مابین والدین و نوجوان ریشه در اختلالات وادین دارد و تمرکز پدر و مادر بر کودک نه تنها مفید نبوده بلکه روز به روز شرایط را حاد تر میکند در این شرایط مراجعه به روانشناس کودک و خانواده میتواند راه چاره باشد
البته برای خانواده هایی که فرصت و شرایط مراجعه حضوری را ندارن میتوانن با روانشناس تلفنی و یا مرکز مشاوره تلفنی تماس گرفته و مسائل خود را مطرح نمایند و البته برای خدمات روانشناسی غیر حضوری امکان مشاوره تلفنی تخصصی کودک و نوجوان وجود دارد و مراکزی این خدمات را به صورت تخصصی ارائه میکنند .
طبق آمار سازمان همکاری اقتصادی و توسعه جهانی ، سالانه از هر 2 نوجوان در حال تحصیل یکی ادامه تحصیل را رها می کند. جالب است که در این میان افت تحصیلی دانش آموز نقش بسیار کمی دارد و اغلب دانش آموزان ترک تحصیل کرده دارای هوش تحصیلی متوسط رو به بالایی هستند.
چرا این نوجوانان ترک تحصیل می کنند؟
دلایک رها کردن تحصیل دانش آموزان در کشور های پیشرفته و در حال توسعه آیا با هم فرق می کند؟
راه های جلوگیری از ترک تحصیل نوجوانان چیست؟
یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل موضوع افسردگی می باشد. برخی از نوجوانان به دلیل شرایط خانوادگی و اجتماعی و حتی برخی از آنها به دلایل اقتصادی دچار افسردگی می شوند و هدف مشخصی را دنبال نمی کنند .
میلشان برای چیز های خوبی که در گذشته می خواستند را از دست می دهند و آینده خود را به خطر می اندازند .
در حال حاضر موضوع افسردگی شیوع بیشتری بین نوجوانان داشته است بطوری که میتوان گفت اغلب نوجوانان دچار سردرگمی برای اهداف و زندگی آینده خود است.
تکنولوژی نیز به شدت یافتن این سردرگمی دامن میزند . بطور مثال دیده می شود که پدیده افسردگی در بین نوجوانان در شبکه های اجتماعی به صورت یک امر مثبت تلقی می شود و نوجوانان برای دریافت توجه به راحتی خود را مانند افراد افسرده ، شکست خورده ، نا توان و بدبخت نشان می دهند.
راهکار بسیار موثری که می توان به والدین پیشنهاد داد صحبت کردن با فرزندان است . پدیده افسردگی به حدی جدی است که سازمان بهداشت جهانی شعار سال 2017 خود را " بیا حرف بزنیم" جهت درمان افسردگی قرار داده است.
صحبت کردن نباید به صورت نصیحت وار و یا با پرخاشگری یا توهین باشد چرا که ممکن است نتیجه برعکس بگذارد . باید در درجه اول فضای صمیمی ایجاد کنند و سپس به فرزندانشان اجازه دهند که حرف بزند. نیازی به تصحیح کلمات ، برخورد ، و یا در کردن اظهار نظرات نیست. فقط کافی است روبروی فرزند بنشینند و به حرف های او گوش دهند.
کودکان بیش فعالی همه از شرایط یکسانی برخوردار نیستند چه از نظر شدت و ضعف بیماری و چه از لحاض محیط که در آن زندگی میکنند
بعضی کودکان متاسفانه به خاطر نبود امکانات و والدین آگاه هرگز کسی به مشکل آنها پی نبرده و این اختلا منجر به مشکلات زیادی برا آنها در طول مسیر رشد نوجوانی و جوانی میگردد و حتی در زمان بزرگسالی هم آن را همراه خواهند داشت
دلایل بیش فعالی در کودکان
دلایل بیش فعالی در اکثر موارد ژنتیکی بوده و البته موارد مربوط به تغزیه و مشکلات ساختاری نیز میتواند منجر به بیشفعالی گردد
درمان کودکان بیش فعال
درمان بیش فعالی باید از همان سنین کودکی آغاز شود و این مستلزم این است که تشخیص بیش فعالی در کودکان به موقه توسط والدین و یا روانشناس متخصص کودک انجام شود تا دوره درمان کودک آغاز شود ، درمان از روش های متفاوتی همچون رفتار درمانی ، بازی درمانی ، دارو درمانی و ... اتفاق می افتد کهصد البته همت والدین را می طلبد .
روانشناس کودکان بیش فعال
در مسیر درمان کودکان بیش فعال علاوه بر صبر و حوصله پدر و مادر باید یک روانشناس متخصص کودک همراه والدین باشد تا هم بتواند مسیر درمان را مشخص کند و هم با دادن آگهی به والدین از برخورد های غلط با کودک جلوگیری کند
از دیگر وظایف روانشناس کودک تعامل مستقیم با خود کودک بوده تا بتواند روند تغیرات را دنبال کرده و شرایط کودک را به درستی ارزیابی کند
میتوان برای روند درمان به مرکز مشاوره مراجعه کنید و یا از طریق مشاوره تلفنی حضور یک مشاور متخصص کودک و نوجوان را در کنار خود داشته باشید تا بتوانید مسیر درستی طی کنید .
در این میان کودکان خودشان بیشترین سختی را تحمل میکنند و باید پدر و مادر آنها را درک کرد و در تمام شرایط در کنار آنها بمانند و نباید تحت تاثیر پرخاشگری های بعضی کودکان کنترل رفتار خود از دست دهند و با کودک برخورد غلط و از روی خشم انجام دهند .
بسیار مهم است که والدین در زمان رشد کودکان و عبور آنها از مرحله کودکی به نوجوانی و مسیر بلوغ دقت داشته باشند و تمایزات ایجاد شده را ببینند و درک کنند ، اینکه پدر و مادر همیشه انتظار داشته باشن کودکشان با همان روحیات کودکی در مقابل آنها رفتار کند و واکنش نشان دهد تصور بسیار غلطی است و میتواند عامل بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری نوجوان در آینده باشد .
در مورد نوجوانان پسر شاید این تمایزات و تفاوت ها بیشتر باشد چرا که با توجه به روحیات و نیاز های متفاوتی که در پسران نسبت به دختران رشد میکند معمولا نوجوانان پسر دجار چالش های جدی تری با پدر و مادر خود میشوند ، از این تمایزات میتوان به حس شدید تراستقلال طلبی پسران اشاره کرد .
تفاوت های نوجوانان پسر و دختر
احساس ها و نیازها و جنس آنها در دختران و پسران بعضا تفاوت هایی دارد که این تفاوت ها در شدت و ضعف آنها نیز دیده میشود ، به طور مثال شاید بتوان تفاوت رفتاری نوجوانان پسر و دختر در ارزای نیاز به جلب توجه به وضوح دید ، نوجوانان پسر معمولا با قدرت نمایی و انجام فعالیت های با ریسک بالا به این نیاز پاسخ میدهند ولی نوجوانان دختر با آراستن و دیگر رفتار های متفاوت این نیاز را بروز میدهند که مشاوره و روانشناسی نوجوانان پسر میتواند رموز رفتاری آنها را بگشاید .
نوجوان پسر
نوجوانی و پسرها
وقتی كه صحبت از نوجوان می شود بلافاصله به یاد پسران می افتیم چون همیشه آزادی عمل و جنب و جوش بیشتر ی دارند و به همین علت و به علت توجه كمتر به جسم و روان خود، ممكن است در معرض عوامل آسیب زای محیطی قرار گیرند. این موضوع ما را موظف میكند كه توجه بیشتری به جنبه های مختلف سلامت نوجوانان پسر داشته باشیم. در این نوشته به برخی از این جنبه ها اشاره می كنیم.
اجتماعی بودن پسرهای نوجوان:
در بسیاری از كشورهای جهان، پسرها برخلاف دخترها به گونهای تربیت شدهاند كه گویی مستقل و آزادند. این طرز تربیت موجب شده كه پسرها توجهای به سلامت جسمی خود نداشته باشند. در بسیاری از موارد، پسرها در مواجهه با مشكلات با كسی مشورت نمیكنند و حتی به مراكز مشاوره یا مراكز بهداشتی نیز مراجعه نمیكنند.
در برخی از كشورها، روابط جنسی از سنین نوجوانی آغاز میشود. ناآگاهی نسبت به خطرهای احتمالی این گونه روابط، گاهی مشكلات فراوانی برای هر دو جنس به وجود میآورد. پسرها برخلاف دخترها درباره تغییرات بدنی خود و سلامت جنسیشان اهمیتی قایل نیستند و به همین دلیل بیماریها و مشكلات جنسی در میان پسرها نسبت به دخترها رواج بیشتری دارد.
سلامت روانی نوجوانان :
پسرها در سنین نوجوانی تقریبا به كسی اعتماد نمیكنند. وقتی با مساله حادی رو به رو میشوند به طور معمول با كسی در مورد آن صحبت نمیكنند و چون نمیتوانند با آن كنار بیایند در اغلب موارد دست به خودكشی میزنند. آمار نشان داده است گرچه دخترهای نوجوان سه برابر پسرها تصمیم به خودكشی میگیرند ولی پسرها سه برابر دخترها موفق به اجرای آن میشوند.
بعضی از نتایج مشکلات روحی نوجوانان پسر
پرخاشگری میتواند یکی از مشکلات و نتایج آسیب های روحی و روانشناسی نوجوان باشد که البته اگر از طرف پدر و مادر به درستی کنترل نشده و با آن برخورد های صحیح علمی و روانشناسی نشود قطعا پتانسیل تشدید همه مشکلات را دارد .
شاید افسردگی در نوجوانان پسر برای شما زیاد قابل درک نباشد و بیشتر آنچه که انتظار دارید پرخاشگری و بیش فعالی باشد اما اینگونه نیست ، افسردگی همیشه علائم و نشانه های یکسانی ندارد و در نوجوانان پسر میتواند نشانه هایی داشته باشد که برای شما هرگز قابل تشخیص نباشد اما یک مشاور متخصص و روانشناس نوجوانان میتواند آنها را تشخیص دهد ، لذا همیشه به برداشت های خود از رفتار کودک و نوجوانتان اکتفا نکنید و رفتارهایتان را بر آن استوار نسازید و حتما از متخصصین و مشاوران نوجوان مشورت بگیرید.
سلامت جسمی:
یكی از بزرگترین دلایل مرگ و میر در جنس مذكر، جراحات و بیماریهای ناشی از خشونت فیزیكی است. در تمامی نقاط دنیا، دختران بیشتر در معرض خشونتهای جنسی و پسرها در معرض خشونتهای فیزیكی قرار دارند. نوجوانان پسری كه بیشتر وقت خود را خارج از منزل صرف میكنند یا جزو خانوادههای بیبضاعتاند بهطور معمول قربانی این نوع خشونتها هستند و اغلب نیز دچار ناراحتیهای روانی میشوند. تحقیقات متعددی نشان داده، پسرهایی كه در سن كودكی یا نوجوانی در معرض خشونت فیزیكی قرار میگیرند، در بزرگسالی دچار مشكلاتی در تكلم میشوند. بسیاری از همین نوجوانان موجب ظهور درگیریهای داخل كشوریاند و به همین دلیل زندانی یا كشته میشوند. به این علل و بسیاری عوامل دیگر ، ضروری به نظر میرسد تا به سلامت و پیشرفت نوجوانان پسر توجه بیشتری مبذول شود. توجه به این گروه نه تنها به معنی زیر سوال رفتن مساوات جنسی نیست بلكه فواید آتی آن نصیب تمامی اقشار و سنین از جمله نوجوانان، زنان، كودكان و مردان تمامی طبقات جامعه خواهد شد.
نوجوانان چگونه به مسائل مینگرند «تا زمانی که خودتان را به جای فرزندتان قرار ندهید و از دید او به مسائل نگاه نکنید، نمیتوانید با او ارتباط برقرار کنید.» شاید بهترین راهی که به شما کمک میکند تا با نحوه ی نگرش یک نوجوان آشنا شوید، این باشد که سعی کنید به دوران نوجوانی خود باز گردید و احساسات، امیدها و ایدههایی را که داشتید به یاد آورید. بسیاری از والدین به طور معمول این دوران از زندگی خود را فراموش میکنند و در برخورد با فرزندشان، از آن بهره نمیبرند. مثال اغراقآمیزی که خواهید خواند، ممکن است به شما کمک کند تا بتوانید از دریچه ی چشم یک نوجوان به محیط نگاه کنید. تصور کنید که شما یکی از تیزهوشترین جوانان جهان هستید؛ اطلاعات عمومی بسیار خوبی دارید و میزان هوش شما برابر با انیشتن و یا کمی ضعیفتر از اوست. افزون بر اینها، اطلاعات عمومی بسیار قوی شما موجب شده است تا برخوردی بسیار موثر و کارآمد با مشکلات داشته باشید. اکنون تصور کنید که شما از سوی دو نفر کودن که مسنتر از شما نیز هستند، استخدام شدهاید. ضریب هوشی این افراد بسیار پایینتر از شما بوده و اطلاعات عمومی آنها بسیار محدود است اما همواره به شما دستور میدهند که چه کاری را انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید. آنها همچنین به شما پند میدهند که چه چیزی مهم و چه چیزی بیاهمیت است. از شما میخواهند کارهایی راانجام دهید که دلیلی منطقی برای انجام آنها وجود ندارد، و درباره ی مسائلی با شما صحبت میکنند که با کار و فعالیت شما کاملاً بیارتباط است. آنها سعی میکنند درباره ی یک زندگانی سعادتمند شما را راهنمایی کنند در حالی که خودشان مفهوم نصایح مذکور را درک نکردهاند. با وجود آنکه شما سعی میکنید به آنها بفهمانید گفتههای آنها بسیار کلی و ذهنی است، آنها به کارشان ادامه میدهند و با دستور دادن و نصایح تحمیلی و تقاضاهای بیارتباط با کار شما، آزارتان میدهند. در چنین وضعیتی چه احساسی خواهید داشت؟ احتمالاً بسیار عصبانی خواهید شد زیرا افرادی که صلاحیت کمتری از شما دارند، به شما میگویند چکار کنید. اگر آنها کاری را از شما بخواهند، شاید خلاف آن عمل کنید و یا کاری را که خودتان درست تشخیص میدهید انجام دهید و به درخواست آنها توجهی نکنید. امکان دارد ارتباط خودتان را با آنها کم کنید و با دوستانی که درخور شما هستند و درک بهتری دارند رابطه برقرار کنید. اکنون ببینیم در مثال یاد شده، کدام شخصیت به جای نوجوان و کدام شخصیت به جای والدین قرار دارند. دوستان یک نوجوان معمولاً همان کسانی هستند که صلاحیت و هوشمندی آنها از سوی او مورد تأیید است.
کمک گرفتن از متخصصان
در برخورد با نوجوانان حتما از مشورت متخصصان و روانشناسان نوجوان استفاده کنید چرا که بسیاری از والدین دانش درستی نسبت به مشکلات و چالش های دوران نوجوانی ندارند و به تناسب دوران زندگی خود با آن برخورد میکنند به هر حال در هر زمان که احساس نیاز کردید به مراکز مشاوره و یا حتی مشاوره تلفنی مراجعه کنید تا راه درست و علمی را به جای روش های سنتی انتخاب کنید
شاید زمانی بشنویم کسی دچار افسردگی است به فکرمان خطور نمیکند که شخص بیمار کودک یا نوجوانی باشد، اما باید گفت که کودکان و حتی نوزاداننیز دچار افسردگی میشوند.
مورد با اهمیت در افسردگی کودکان این است که ما افسردگی را در دوران شاد کودکی بعید میدانیم، گاهی به علائم و نشانههای آن دقت کافی نمیکنیم و آن نشانهها را به گونهای غلط تعبیر میکنیم، مثلا کم حرفی و منزوی بودن کودک در جمع را نشانه خجالت و کم رویی او میدانیم یا پرخاشگری ، خشم و تندخویی کودکانرا به تربیت غلط مرتبط میسازیم، در حالی که این علائم میتوانند از وجود افسردگی در فرزندمان خبر دهند.
رفتار کودکان افسرده
بعضی نشانه های افسردگی در کودکان و نوجوانان براحتی قابل تشخیص نیست و باید آنها را با دقت در حرکات و گفتار کودک و هنگام گفتگو با او فهمید، مثل اعتماد به نفس پایین همراه با احساس گناه به طوری که همیشه به دلیل کارهایی که انجام میدهد، عذرخواهی کند یا خودش را مقصر بداند در حالی که به او ربطی ندارد و در واقع مشکلی نیز به وجود نیامده.
چگونگی تشخیص افسردگی در کودک و نوجوان
کودکان هرگز خودشان نمیتوانن نسبت به مشکلاتی که دارند آگاهی پیدا کنند و یا حتی بتوانند آن را توضیح دهند از این رو والدین باید هشیار باشند و همچنین با افزایش سطح آگاهی و دانش خود از طرق مختلف دید دقیقی نسبت به شرایط فرزندشان پیدا کنند
از راه های افزایش آگاهی والدین : مطالعه ، شرکت در کارگاه های تربیتی ،مشاوره با روانشناسان متخصص کودک و دیگر راه های مفید است ، البته در شرایط خاص و زمانی که دسترسی به منابع اطلاعاتی وجود ندارد و با توجه به علائم احساس نگرانی وجود دارد میتوان در مورد نشانه ها و علائم با مشاوره تلفنی کودک و نوجوان مشورت کرد و اقدامات لازم اولیه را انجام دارد
برای درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان چه باید کرد
وجود علائم مشکوک در فرزند شما میتواند نشانه افسردگی او باشد، اما قبل از اینکه بخواهید خود تشخیص دهید از یک متخصص و روانشناس بخواهید تا به شما راهنمایی دهد ، چرا که علائم رفتاری و گفتاری در کودکان بسیار پیچیده است و به دلیل شناخت کم آنها از احساسات درونی خودشان نمیتوانند براحتی حس و حالی که دارند را بروز داده یا برای شما توصیف کنند، به همین دلیل اگر چند علامت مشکوک را در فرزند خود دیدید، بهتر است قبل از هر چیز با یک متخصص روانشناسی کودک مشورت کنید تا بتوانید دلیل رفتارهای او را بیابید و از بروز مشکلات بیشتر جلوگیری کنید.
چه چیزی باعث میشود بازی نهنگ آبی نوجوانان را به کام مرگ بکشاند ؟
چالش نهنگ آبی با چه هدفی به وجود آمده است ؟
تکالیف بازی نهنگ آبی
بازی یا چالش اینترنتی نهنگ آبی ، یک مشکلجدید است که با درگیر کردن هیجانات نوجوانان ، آنها را به کام مرگ میکشاند . این بازی یک چالش ۵۰ روزه است که هر روز به افراد تکلیف جدید و تا حدی خطرناک داده میشود و از آنها خواسته میشود که پس از انجام دادن تکلیف از آن عکس گرفته و بفرستند . در اولین تکلیف چالش نهنگ آبی از نوجوانان خواسته میشود که بر روی دست خود یک نهنگ بکشند و عکس آن را بفرستند . این تکالیف شامل کارهای خطرناکی مانند عکس گرفتن از مکانهای پرارتفاع ، خودزنی ، حک اشکال با چاقو بر روی دست و مسائلی از این قبیل است.
طراح بازی چالش نهنگ آبی
فیلیپ بودکین که گفته میشود این بازی را ایجاد کرده است، دانشجوی اخراجی رشتهی روانشناسی است و ادعا کرده است که هدفش پاک کردن جامعه از انسانهایی است که ارزشی ندارند . این بازی یا چالشاینترنتی با درگیر کردن هیجانات نوجوانان آنها را به ادامهی بازی ترغیبمیکند و در پایان روز پنجاهم از آنها میخواهد که اقدام به خودکشی کنند .این چالش با درگیر کردن هیجانات نوجوانانی که بیش از سایر گروههای سنی طالب هیجان هستند ، شناختآنها را مختل میکند و آنها را به ادامهی بازی ترغیب می کند . این بازیتا بحال در روسیه و هند قربانیان زیادی گرفته است و گفته میشود در فرانسهنیز این چالش نفوذ پیدا کرده است ، اما هنوز اخبار معتبری در مورد نوجوانان ایرانی وجود ندارد .
نقش مشاوره تلفنی در عدم سو استفاده از کودکان
والدینعزیز باید نسبت به این مسائل آگاه باشند تا بتوانند نوجوانانشان را از آسیبهای اجتماعی این چنینی محفوظ دارند . برای کسب اطلاعات بروز و جدید دررابطه با مسائل نوجوانان به گروه مشاوران هیروو مراجعه کنید . همچنین میتوانید از تلفن ثابت و بدون پیش شماره با شماره تلفن ۹۰۹۲۳۰۵۹۸۳ تماس گرفته و مسائل خود را با ما مطرح کنید و راهنماییهای مناسب و مرتبط دریافت کنید .
آماده سازی نوجوان برای آینده امری است که دغدغه ی بسیاری از خانواده ها ست . تا به حال درباره ی والدین صحبت کرده ایم اما باید در نوجوانانمان نیز تامل کنیم . مجلات ، نظر سنجی های منظمی درباره ی نوجوانان چاپ می کنند ؛ اینکه چه چیزهایی در مورد آن ها اشتباه است ، چه کارهایی باید برایشان انجام دهیم و اینکه آن ها چگونه خیلی سریع ، خشن و خودخواه بزرگ می شوند .
اگر چه امروزه به دلیل عوامل فزاینده ای که بر رشد نوجوانان تاثیر می گذارند و نیز به دلیل پر مشغله بودن زندگی روزمره ، شرایط برای تربیت نوجوانان و آماده سازی نوجوان برای آینده حقیقتا متفاوت است ، آن ها هنوز کودکانی هستند که در حال انتقال به دوران بزرگسالی می باشند .
اگر همه ی جار و جنجال هایی را که می خوانیم باور کنیم ، ریسک بزرگی کرده ایم . ما بر این باوریم که شرایط در حال تغییرند ، اما بچه ها ، بچه هستند و نوجوانان نوجوان .
چگونه توجه خود را به نیازهای واقعی آن ها معطوف کنیم و مطمئن باشیم که فرهنگ عوام بر فرزند پروری ما تاثیر نخواهد گذاشت ؟ اگر هدف ما فرزند پروری آگاهانه است نه اتفاقی و بر حسب صدفه ، باید نقشه جاده ی رشد نوجوان را تهیه کنیم و مطمئن شویم که به جای توجه به تابلوهای اعلانات ، مسیرهای انحرافی کم اهمیت و زیبا سازی های ظاهری کنار جاده ، به مسیرها و مقصد اصلی توجه کرده ایم .
پیش بینی آینده ی نوجوان
هیچ یک از ما نمی تواند با اطمینان کامل دنیای بزرگسالی نوجوانان ، به ویژه دنیای بزرگسالی آن هایی را که در اوایل نوجوانی هستند و پنج یا ۱۰ سال دیگر به دنیای بزرگسالی گام خواهند گذاست ، پیش بینی کند . در حقیقت آماده سازی نوجوان برای آینده امری بس دشوار است که باید با برنامه ریزی دقیق ؛خاص و هماهنگ شده پیش برود .
همان طور که ده سال پیش به سختی می توانستیم دنیای کنونی مشاغل و شرایط اقتصادی را تصور کنیم . به نظر می رسد که امروزه همه ی امور با سرعت بیشتری در حال تغییرند ، اما رشد بچه ها در معرض این تغییرات سریع قرارندارد .
والدین نوجوانان باید قطب نما های خود را برای تقویت داشته های نوجوانان در حوزه های زیر تنظیم کنند .
۱ . قدر دانی : احساس دوست داشته شدن ، ارزشمند بودن ، مورد توجه واقع شدن و اهمیت داشتن .
۲ . احساس تعلق : شرکت در گروه های اجتماعی هدف دار ، همانند سازی با ارزش ها و اهداف مهم و رشد از طریق تماس ها و روابط گوناگون .
۳ . شایستگی و اعتماد به نفس : که از مهارت های هوش هیجانی و اجتماعی مورد نیاز برای موفق شدن در دنیای پیچیده ی اجتماعی نشات می گیرد .
نوجوان بدین وسیله می تواند در مقابل امیال زیانبار مقاومت کند ؛ به فشارها و فرصت های اجتماعی ، آگاهانه واکنش نشان دهد ؛ در خانواده ، محیط کار و جامعه روابط مثبت برقرار و آن ها را حفظ کند ؛ نقش های ضروری یک شهروند را ایفا و کمک ها و خدمات با ارزشی بکند .
برای پیش بینی آینده نوجوان و آماده سازی او برای آینده می توانید از مشاوره تلفنی کمک بگیرید
نوجوانان و والدین می توانید برای استفاده از خدمات مشاوره جوان و نوجوان و کسب اطلاعات بیشتر ، بدون پیش شماره از تلفن ثابت با۹۰۹۲۳۰۵۹۸۳تماس حاصل فرمایید تا از مشاوره روانشناسان و متخصصان بهره مند شوید .
یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید.
۴ . همکاری و مشارکت :
این احساس به این معناست که فرد اهمیت دارد و بیرون از او دنیای بزرگتری از روابط ، آرمان ها و اهداف که او حقیقتا با آن ها پیوند یافته است ، وجود دارد .
حوزه های ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴، را به صور مختلف می توان در نظر گرفت . می توانیم آن ها را تایرهای یک ماشین فرض کنیم که همگی ضروری هستند و لازم است ردیف و منظم باشند و آج لاستیک آن ها هم مناسب باشد یا می توانیم اجزای یک چرخ را در نظر بگیریم که باید متعادل و پر باد و دارای شکل و انداز ه ی متناسب تا چرخ بتواند به آسانی و نرم و روان در آن حرکت کند .
ما هر دو نوع مقایسه را به کار می بریم ، شما ممکن است از مقایسه خاص خودتان استفاده کنید ، اما مقایسه ی شما قطعا باید پویا و متضمن این واقعیت باشد که همه ی امور به آسانی پیش نمی روند و توجه مداوم و سازگاری منظم ، اصول و قواعدی پذیرفته شده هستند .
میزان خواب نوجوانان مساله ای است که ممکن است خیلی از خانواده ها را در گیر خود کرده باشد امری که باعث می شود خود نوجوانان هم از نبود برنامه ی درست در آن رنج برند .
به طور کلی میزان خواب نوجوانان و الگوی خواب و بیداری بزرگسالان و نوجوانان بسیار متفاوت است و زمانی که به این تفاوت ها پی ببرید بهتر می توانند با فرزندان نوجوان تان ارتباط برقرارکنید .
بدین منظور باید از دنیا و خواب خودتان دست بکشید تا بتوانید موقتا به دنیای چرخه های زمانی و زیستی نوجوانان وارد شوید . اغلب نوجوانان ترجیح می دهند نیمه های شب درباره ی مسائل جدی و مهم صحبت کنند در حالی که از نظر اغلب بزرگسالان نیمه ی شب زمان خوابیدن وخواب دیدن است .
معمولا میزان خواب نوجوانان ۹ ساعت خواب در شب است هر چند معمولا هر شب فقط ۶ساعت می خوابند .
نتایج پژوهش های انجام شده حاکی از آن است که چرخه ی شبانه روزی خواب – بیداری نوجوانان متفاوت از بزرگسالان است . این تفاوت زیست شناختی باعث می شود آن ها دیر وقت شب بیدار باشند و در نتیجه نتوانند مثل کودکان زود به خواب بروند .
میزان خواب نوجوانان
بیشتر نوجوانان تا حدود ساعت ۱۱شب خوابشان نمی برد و این باعث می شود ۶ صبح که ساعت زنگ می زند خواب آلود باشند نوجوانی که ساعت ۱۱شب می خوابد و ساعت شش و نیم صبح بیدار می شود فقط هفت و نیم ساعت خوابیده است یعنی نود دقیقه کم تر از آن چه بدان نیاز دارد .
نتایج پژوهش های انجام شده حاکی از آن بوده که بیش از نیمی از نوجوانان مورد مطالعه بیان کرده اند که بعد از ساعت ۳ بعد از ظهر به حداکثر هشیاری می رسند و ۲۰ درصدشان مدعی بودند که در مدرسه خوابشان می برد ؛ که البته این یافته با توجه به اینکه شب ها دیر می خوابید وصبح ها زود بیدار می شوند طبیعی است و تعجبی ندارد .
اما مغز افراد بزرگسال حدود ساعت ۷ شب شروع به ترشح ماده شیمیایی خواب آور ملاتونین می کند و همین باعث باعث می شود پس از صرف شام احساس خواب آلودگی کنند اینکه بعضی از ما هنگام خواندن روزنامه روی کانایه چرت می زنیم هم همین است .
این حالت باعث می شود ما به اندازه کافی بخوابیم البته اگر به علائمی که بدنمان ارسال می کند توجه کنیم و صبح هنگام وقتی زنگ ساعت به صدا در می آیند به اندازه کافی استراحت کرده باشیم و شاداب و سرحال از خواب بیدارشویم . متاسفانه این تفاوت در الگوی خواب – بیداری نوجوانان و بزرگسالان فقط باعث می شود نوجوانان دراین عقیده خود راسخ تر شوند که بزرگسالان آن ها را درک نمی کنند !
نمونه هایی برای میزان خواب نوجوانان
دختر شانزده ساله من خیلی لجوج و یک دنده است . برای مثال ، هرگز شب ها به موقع نمی خوابد و خواب کافی ندارد و صبح ها به سختی از خواب بیدار می شود .
شک ندارم اغلب اوقات موقع صبحانه خوردن یا رفتن به مدرسه خواب است واین مسئله مرا نگران می کند چون این اواخر به فکر گرفتن گواهینامه رانندگی هم افتاده است . اما هرچه به او می گویم شب ها زودتر بخوابد به حرفم توجهی نمی کند . اگر شب ها ساعت ۱۰ می خوابید اوضاع بهتر می شد .
اگر می خواهید عادات خواب و بیداری نوجوانان را از نزدیک ببینید ، سری به خوابگاه های دانشجویی بزنید . برای نوجوانان ، برای نوجوانان ، نیمه شب زمان خوردن پیتزا ، تفریحات گروهی ، مشاوره با کمی مطالعه و کتاب خواندن است .
البته دانشجویان به چرخه خواب و بیداری شان واقف اند و تشکیل می شود اجتناب کنند . و اگر این کار برایشان مقدور نباشد سعی می کنند کمبود خواب صبحگاهی خود را با دو ساعت چرت عصرگاهی جبران کنند . یا کسی را پیدا می کنند که به جای آن ها سرکلاس برود و از مطالب درسی یادداشت بردارد .
نوجوانی که مدرسه می روند برای آن که خواب کافی را داشته باشند باید حتما شب ها حداکثر تا ساعت نه نیم به رختخواب بروند که البته اغلب چنین اتفاقی نمی افتد .
جهت تماس و مشاوره تلفنی با روانشناس و مشاوران متخصص ازطریق تلفن ثابت و بدون پیش شماره با 9092305983 تماس حاصل فرمایید.
یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید.
تاثیر میزان خواب نوجوانان بر یادگیری آن ها
همه این ها بدان معناست که با توجه به وضعیت تحصیل در بیشتر مناطق آموزش و پرورش ، نوجوانان ناخواسته دچار کمبود خواب می شوند که به نوبه ی خود بر خلقیات آن ها ، تمرکز و میزان استرس شان و نیز برای توانایی کلی آن ها برای یادگیری تاثیری منفی برجای می گذارد .
نوجوانان بیش از تمامی گروه های سنی دیگر دچار کمبود خواب اند . بافرض اینکه یک نوجوانان بیش از تمامی گروه های سنی دیگر دچار کمبود خواب اند . با فرض اینکه یک نوجوان دبیرستانی هرروز صبح باید ساعت ۷ از خواب بیدار شود در زیر می بینیم که وضعیت خواب او طی یک هفته به چه صورت خواهد بود :
یکشنبه شب .
ساعت ۱۰ به رختخواب می رود اما چون خسته نیست تا پاسی از شب خوابش نمی برد . خسته نیست چون ازیک سو چرخه زیست شناختی اش این گونه اقتضا می کند و از سوی دیگر جمعه شب و شنبه شب تا ساعت ۱ بعد نیمه بیدار بوده و صبح روز بعد خیلی دیر از خواب بیدار شده است . سه ساعت کمبود خواب .
دوشنبه شب .
به موقع مشغول انجام دادن تکالیف اش می شود اما کمی بعد تلفن زنگ می زند و با او کار دارد و پس از جواب دادن به تلفن هم مشغول خواندن چند نامه الکترونیکی می شود . ساعت ۱۱ شب به رختخواب می رود اما یک ساعت بعد خوابش می برد . دو ساعت کمبود خواب .
سه شنبه شب .
تکالیف اش را به موقع انجام انجام می دهد اما باید تلفنی با یکی از دوستانش که با دوست خود مشکل پیدا کرده و نیاز به مشورت او دارد صحبت کند . بعد هم باید با چند نفر دیگر از دوستانش در این باره تلفنی صحبت کند . در نهایت ساعت ۱۲:۳۰می خوابد . دو ساعت و نیم کمبود خواب .
چهارشنبه شب .
دیر وقت شروع به انجام دادن تکالیف اش می کند چون قبل از انجام دادن تکالیف اش به آن دوستش که شب قبل تلفنی درباره ی مشکلش با او صحبت کرده بود تلفن می کند تا مشکل او را پیگیری کند .
بعد از آن که تلفنش تمام می شود در انجام دادن تکالیف اش تنبلی می کند و مشغول خواندن یک مجله می شود . بعد سراغ تکالیف اش می رود اما خیلی زود خسته می شود و دست از انجام تکالیف اش می کشد اما هنوز آن قدر خسته نیست که خوابش ببرد . سرانجام نیمه شب به رختخواب می رود و می خوابید . دو ساعت کمبود خواب .
پنجشنبه شب .
نگران امتحان فردایش است – نگران است چون فردا باید امتحان بدهد اما هنوز تکالیف شب قبلش را هم انجام نداده است . به یکی از دوستانش تلفن می کند تا با او درباره ی محتوای امتحان فردا و تکالیف اش صحبت کند اما آن ها فقط نیم ساعت درباره ی استرس ناشی از امتحان فردا و اینکه وقت کافی برای مطالعه نداشته اند صحبت می کنند .
سرانجام ساعت ۰۰:۱بعد از نیمه شب می خوابد اما صبح یک ساعت زودتر بیدارمی شود تا قبل از امتحان کمی درس بخواند . چهار ساعت کمبود خواب .
تا اینجا نوجوان مورد نظر ما دست کم سیزده ساعت ونیم کمبود خواب دارد . تازه آن چه شرایط را بدتر می کند این است که اغلب متخصصان براین عقیده اند که به ازای هر یک ساعت کمبود خواب یک نمره از بهره ی هوشی کارکردی فرد کاسته می شوند .
نگران نباشید ، اگرکمبود خوابتان راجبران کنید بهره ی هوشی هم به وضع اول برگردد . این نکته بدان معناست که وقتی نوجوانان روز جمعه امتحان دارند .
ارتباط میزان خواب نوجوانان و بهره ی هوشی آنان
بیشتر معلمان امتحانات را روز جمعه برگزار می کنند تا بتوانند در تعطیلات آخر هفته سر فرصت اوراق امتحانی را تصیحیح و صبح دوشنبه نمرات امتحان را به دانش آموزان اعلام کنند بیشتر آن ها دست کم سیزده ساعت کمبود خواب دارند و بهره ی هوشی شان ۱۳ نمره افت کرده است . در مجموع ، جمعه بدترین روز هفته برای امتحان گرفتن از نوجوانان است .
در تکمیل گفته های بالا باید این نکته را یادآوری کنیم که بیشتر نوجوانان از تعطیلات آخر هفته برای جبران کمبود خوابشان استفاده می کنند .
آن ها روز های شنبه و یکشنبه تا ظهر و گاهی اوقات تا بعد از ظهر می خوابند و تازه پس از آن هم هر وقت فرصت دست دهد چرت می زنند ( معمولا وقتی بزرگ تر ها فرزندان نوجوان شان را سراغ شستن ماشین یا جارو کردن برگ های داخل حیاط می فرستند آن ها از این فرصا استفاده می کنند و چرتی نمی زنند . )
این مساله والدین را خیلی عصبانی می کند . در جامعه ما ، دیر از خواب بیدار شدن به معنای کاهلی و تنبلی است ؛ اما این نگرش هیچ فایده ای به حال فرزندان ما ندارد .
یکی از دغدغه های مهم والدین این است که فرزند نوجوانشان هیچوقت تلاش صادقانه را نیاموزند و تنبل بار بیایند . جالب است ، دیر از خواب بیدار شدن نوجوان به علت خستگی است اما والدین علت این مساله را تنبلی و عدم صداقت آن ها می دانند .
وقتی در سن رشد بودید ، نظم و انضباط برایتان چه مفهومی داشت ؟
آیا به معنای محروم شدن از چیزهای دلخواه بود ؟ یا انجام کارهای سخت و نامطلوب در خانه ؟ یا تنبیه ها و کلمات خشن ؟
در اینجا با هم به بعضی از مسایل پایه می پردازیم .
بنا به تعریف ، انضباط عبارت است از آموزش و پرورشی که نتیجه آن ، ایجاد تسلط بر خود ، شخصیت ، لیاقت و میل به پذیرش تسلط منطقی دیگران باشد .
به هر حال در عالم واقع این امر برای افراد مختلف ، معانی مختلفی دارد . احتمالا شما به عنوان یک والد ، انضباط را به این شکل در نظر می گیرید که : ” چه کار باید بکنم که نوجوانم به حرف های من گوش کند ؟ ” یا ” چگونه در ایجاد نظم موفق باشیم؟ ”
ما برای این سوال یک جواب خیلی کوتاه داریم : هیچ قانون مطلقی وجود ندارد . خانواده ها با هم فرق دارند و یک پاداش و تنبیه موثر در یک خانواده ، ممکن است در یک خانواده دیگر موثر نباشد .
وارد شدن کودک به سنین نوجوانی
وقتی بچه وارد سنین نوجوانی می شود ، در اغلب کارها قوانین هم تغییر می کنند . همان طوری که قبلا توضیح دادیم ، نوجوان ها چند مرحله متفاوت را در مسیر رشدشان طی می کنند . همزمان که رفتارشان تغییر می کند ، ممکن است لازم باشد که نحوه ایجاد انضباط هم متناسب با آن عوض شود .
در اینجا چند نمونه از رفتارهایی که می توانید در خلال سال هایی که پیش رو دارید ، از نوجوانتان انتظار داشته باشید ، ذکر سده اند .
نوجوان ها تشنه آزادی اند ، حد و مرزها را می سنجند و ارزش های والدین را انکار می کنند . همچنین ممکن است شلخته باشند ، بهداشت را رعایت نمی کنند و وظایف محوله را انجام نمی دهند . ( به ویژه وقتی پدر و مادر برایشان تکلیف خاصی را مشخص می کنند ) خواهر و برادرشان را اذیت می کنند ( حتی اگر بتوانند پدر و مادرشان را ) و اگر از آن ها انتقادی بشود یا برای انجام کاری به آن ها فشار بیاوریم ، ما را نادیده می گیرند .
بیشتر این رفتارهادر این از مرحله رشد ، طبیعی تلقی می شوند . حتی با وجود این ، و هر چند باید تا حد معینی رفتار آن ها را تحمل کنید اما معنی چنین تحملی این نیست که هر قدر آزادی خواستند به آن ها بدهید . والدین باید قوانین و محدودیت ها را تنظیم کنند و آن ها را به اجرا در آورند…با منطق و دلیل .
جهت تماس و مشاوره تلفنی با روانشناس و مشاوران متخصص ازطریق تلفن ثابت و بدون پیش شماره با 9092305983 تماس حاصل فرمایید.
یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید.
تغییر رفتار های نوجوان ها در اواسط نوجوانی
اما بر عکس در اواسط نوجوانی ، نوجوان ها به درجاتی ، رشد یافته تر هستند . آن ها کم کم با وجود خودشان کنار می آیند ، احتمالا در گروه دلخواهی از هم سالانشان پذیرفته می شوند و در نتیجه ، بیشتر توجهشان معطوف به خارج خانه می شود . بنابراین ، آرامش به خانواده برمی گردد و روابط ساده تر می شود .
اما حتی در بهترین شرایط هم ، دوره هایی از بازگشت به رفتار های اوائل نوجوانی وجود خواهد داشت . پس باید برای این موارد هم آمادگی داشته باشید . همچنین ، اگر والدین یا نوجوان آن ها به نوعی از مشکلات روحی و احساسی مبتلا باشند ، این دوره میانی می تواتد برای تمام خانواده یک دوره سراسر آشفتگی و پریشانی باشد .
مرحله بعدی ، اواخر نوجوانی است و در این مرحله ، نوجوان ها خیلی سربراه ترند . آن ها دارای نگاهی آینده نگر هستند و اغلب نقش های مهمی در خانواده ایفا می کنند .
اما آن ها هم ممکن است تصمیم های نادرستی بگیرند . یا درمورد نحوه غلبه بر مشکلاتشان دچار شک و تردید شوند . به هر حال این سه مرحله نوجوانی با یکدیگر هم پوشانی دارند و در تمام این مراحل ، گاه آرامش و گه گاه طوفانی وجود خواهد داشت .
اجرای کار های انضباطی
چگونه در ایجاد نظم موفق باشیم؟ روابط بین خانواده ها به هر شکلی که باشد ، در هر حال اختلاف نظر بین نوجوان ها و والدین شان اجتناب ناپذیر است . خوسبختانه بیشتر اختلاف ها بدون به جای گذاشتن هیچ مشکلی فروکش می کنند ولی بطور کلی ، در بعضی موارد والدین باید مواظب رفتار نوجوان هایشان باشند و آن ها را منضبط بار بیاورند .
نوجوان ها به یک انضباط همیشگی از طرف والدینی که دوستشان داشته باشند ، نیاز دارند و در حقیقت ، انضباط یکی از بهترین راه های نشان دادن عشق شماست . فقدان انضباط می تواند باعث طغیان جدی فرد نوجوان شود .
احساس محروم ماندن از عشق ، یکی از بدترین احساس هایی است که انسان ممکن است داشته باشد . پدر و مادر ، حتی المقدور باید در وظایف پدر و مادری و مسئولیت های ایجاد نظم سهیم باشند .
اگر شما و همسرتان متوجه شدید که تربیت فرزندان ، به جای اینکه شما را به یکدیگر نزدیک کند ، باعث فاصله افتادن در بین شما می شود ، شرکت در کلاس های مخصوص والدین ، یا کلاسهای ازدواج یا حتی مشاوره های رسمی و مدد گرفتن از مشاورین متخصص ، غالبا می تواند کمک کننده باشد .
با توجه به فرا رسیدن ایام امتحانات و نزدیک شدن کنکور یکی از مشکلاتی که دانش آموزان با آن مواجه می شوند استرسو اضطراب است که می تواند ر زندگی افراد تبعات بعدی نیز داشته باشند. از آنجا که اغلب دانش آموزان از ابتدای سال چهارم دبیرستان و یا قبل تر ، خود را برای کنکور آماده می کنند در تمامی این مدت با استرس رو برو هستند و در ماه ها و روز های نزدیک به کنکور میزان این استرس بسیار بیشتر می شود ( البته میزان کمی استرس برای دانش آموزان طبیعی است و چه بسا در نظم دادن و هدف گذاری نقش مثبتی ایفا می کند . پس نگران نباشید.). در صورت داشتن استرس بسیار زیاد و جهت کاهش استرس کنکور میتوانید با مشاوران متخصص مشورت کنید .
می توان برای کنترل این پدیده ، یک سری راهکار ها پیشنهاد کرد.
به موقع و خوب بخوابید
خواب منظم و برنامه ریزی شده به شدت استرس را کنترل و کاهش می دهد. برای این کار بهتر است ساعت خواب خود را به صورت واحد ( مثلا ساعت ۱۰ شب) تنظیم کنید و بعد از ۸ ساعت ( ساعت ۶ صبح) بیدار شوید. خواب بعد از ظهر به میزان ۴۵ دقیقه نیز میتواند هم در بالا بردن راندمان ذهن و هم در رفع خستگی و کاهش اضطراب کمک کند . با نزدیک شدن به کنکور برنامه خواب خود را به هیچ وجه تغییر ندهید . به هیچ وجه دارو های آرامش بخش و خواب آور استفاده نکنید . در صورت استرس شدید توصیه می شود جوشانده لیمو عمانی ، گل گاو زبان یا سنبل طیب مصرف کنید .
ذهن خود را متمرکز کنیدو زیاد خیال پردازی نکنید
کنکور تمام زندگی نیست و حتی در صورت عدم موفقیت باز هم شانس برای جبران دارید . فضای خانه را آرام نگه دارید . البته داشتن کمی اضطراب طبیعی است و میزان یادگیری و دقت در پاسخ به سوالات را افزایش می دهد . اگر اضطراب با علائمی چون شکم درد و یا سردرد شدید ظاهر شد با نفس عمیق و شل کردن عضلات می توانید به آرامش برسید .
جهت تماس و مشاوره تلفنی با روانشناس و مشاوران متخصص ازطریق تلفن ثابت و بدون پیش شماره با 9092305983 تماس حاصل فرمایید.
یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید.
برنامه غذایی کامل داشته باشید
برای کاهش استرس کنکور غذاهای حاوی کربوهیدرات مانند نان ، برنج و سیب زمین در روز و شام را سبک بخورید. از تمرین و مطالعه در شب های نزدیک به امتحان و کنکور بپرهیزید ، چون یسیتم بدنی شما را برهم می زندو باعث ایجاد استرس مضاعف می شود ، در نتیجه راندمان یادگیری و حافظه به مقدار چشم گیری کاهش می یابد .
صبحانه را حتما بخورید ، نخوردن صبحانه می تواند منجر به افت قند خون ، سستی و بی حالتی ، عصبانیت ، بی حوصلگی ، افسردگی و حتی عدم انگیزه برای مطالعه و در نتیجه افزایش استرس منجر شود .
لبنیات بخورید
خوردن یک لیوان شیر ولرم قبل از خواب نقش به سزایی در ایجاد آرامش دارد . ( اگر بدنتان با لبنیات سازگار است )
ورزش کنید
بهتر است حداقل نیم ساعت از روز را به ورزش ها ی سبک چون پیاده روی ، نرمش یا شنا اختصاص بدهید . این ورزش ها باید باعث شادابی و سرحالی شما شود و نباید آنقدر متمرکز شوید که پس از ورزش احساس خستگی کنید . ورزش کردن سبک در روز کنکور نیز توصیه می شود .
مصرف گُل در نوجوانان ؛به استناد مطالعه ای که اخیرا موسسه مبارزه با مواد مخدر ، درصد دانش آموزان دبیرستانی که فکر می کنند دوستانشان موافق کشیدن سیگار ماری جوانا نیستند ، به ۷۲ درصد افزایش یافته است . این شاید خبر خوبی باشد اما براساس پژوهشی که اخیرا انجام شده ، اغلب نوجوان ها مواد مخدر به خصوص سیگار ماری جوانا (گل) را امتحان کرده اند . برخلاف نتیجه گیری های گذشته ، تحقیقات جدید نشان می دهد که مصرف گُل در نوجوانان و استعمال منظم ماری جوانا به استعمال مواد قوی تر مانند کوکایین و هرویین منجر می شود .
ثابت شده است که یک عدد سیگار ماری جوانا به اندازه ی یک پاکت سیگار معمولی به ریه های انسان آسیب می رساند . کشیدن زیاد ماری جوانا که این روزها بین نوجوان ها با اصطلاح « گُل» معمول شده به عقیم شدن موقتی منجر شده ، روی شخصیت و رشد احساسی کودکان و نوجوانان و بالغ ها اثر می گذارد .
جهت تماس و مشاوره تلفنی با روانشناس و مشاوران متخصص ازطریق تلفن ثابت و بدون پیش شماره با 9092305983 تماس حاصل فرمایید.
یا به سایت www.heiroo.com مراجعه کنید
چه ارتباطی میان مواد مخدر ( مصرف گُل در نوجوانان ) ورشد اخلاقی وجود دارد ؟
قبل از هر چیز ، مواد مخدر و یا مصرف گُل در نوجوانان با مسموم کردن بدن عزت نفس را از بین می برد . در درجه ی اول با استعمال مواد مخدر به خود آسیب می رسانیم . دوم ، مصرف مواد مخدر گران و پر خرج است . پول لازم برای خرید این مواد معمولا بیش از مبلغی است که بچه ها در اختیار دارند .
در نتیجه برای خرید این مواد یا باید دزدی کنند و یا با توزیع این مواد مقداری از آن را رایگان بگیرند . دانش آموز ۱۵ ساله ای که شدیدا به توزیع و مصرف مواد مخدر آلوده بود می گفت : « دروغ گفتن ، تقلب ودزدی بخشی از زندگی من شده بود . » مصرف گُل در نوجوانان و بهتر بگوییم نوجوانانی که بشدت آلوده ی مواد مخدر هستند ، درست مانند نوجوانانی که در روابط جنسی افراط می کنند فرصت فعالیتهای سالم مانند ورزش ، پرداختن به کار های اجتماعی و کار را ازدست می دهند . در نتیجه به رشد شخصیتی و اخلاقی آنان لطمه وارد می شود .
از هر 10 جوان دست کم 5 نفر آن ها سیگاری هستند. امروزه علی رغم هشدارهای پیاپی مجامع پزشکی و فرهنگی، مصرف سیگار به طور روز افزون در جامعه بالا می رود. متاسفانه آسیب ها و پیامدهای ناشی از مصرف سیگار، بسیار جدی و بعضاً جبران ناپذیر هستند و اغلب سیگاری ها با اینکه از مضرات سیگار با خبرند، ولی از روی عادت و به بهانه کسب آرامش و رفع خستگی، اقدام به مصرف این ماده خطرناک می کنند و سلامت جسم و جان خود را به خطر می اندازند.
میزان مصرف افراد سیگاری، با ایجاد تشدید مسائل روانی افزایش می یابد و گاه به حدی می رسد که جای خواب و خوراک را نیز می گیرد. دوری از خانواده، بیکاری، محرکهای روانی، اصرار دوستان و خویشان و حتی علاقه شخصی، کسب لذت و تقلید و خودنمایی، از عوامل موثر در روی آوری به سیگار است.
علل استعمال سیگار در نوجوانان
استعمال سیگار در نوجوانان، بیشتر جنبه خود نمایی دارد و آرام آرام برای کسب لذت صورت می گیرد. آغاز مصرف سیگار در سنین جوانی و میانسالی ممکن است تاثیر چندانی بر خلقیات فرد نداشته باشد؛ ولی تجربه استعمال سیگار تا قبل از بیست سالگی یعنی در بحرانی ترین سنین نوجوانی، به این سبب که دوران شخصیت سازی نوجوان است و هر تجربه ای را تا آخر عمر فرا راه خود قرار می دهد، بسیار خطرناک است.
یکی از دلایل اصلی روی آوری نوجوانان به سیگار، کنجکاوی در امتحان کردن آن است که اغلب ازطریق دوستان و همسالان تبلیغ می شود و آرام آرام برای ادامه این تجربه، بهانه های دیگری نیز فراهم می شود. برخی از نوجوانان برای مخالفت با خانواده و رفع حقارتها به این کار دست می زنند و می خواهند از این طریق اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند. رقابت با گروه همسالان از طریق خود نمایی، بزرگترین دلیل شایع برای آغاز کشیدن سیگار است.
بسیاری از پسران نوجوان سیگاری، عقیده دارند که با هر پکی که به سیگارمی زنند، احساس مردانگی می کنند و این شیوه به زودی جزئی از شخصیت آنها می شود. تقلید از پدر و مادر و اطرافیان نیز تاثیر زیادی در سیگاری شدن نوجوان دارد. اضطراب، تنش، محرکهای شدید روانی و ناراحتی های خانوادگی عوامل عمده زمینه ساز برای روی آوردن به سیگار هستند. مسأله تاسف بار این است که نوجوان سیگاری که ازطریق سیگار به آرامش کاذب دست می یابد و با پنهان کردن مشکل خود از خانواده هر روز بیش از پیش به دوستان هم دردش روی می آورد، بهترین طعمه عاملان پخش مواد مخدر نیز خواهد شد. در این میان خانواده ها بیش از دیگر گروههای اجتماعی در پیشگیری از سیگاری شدن نوجوانان نقش دارند.
نقش خانواده درپیشگیری از روی آوردن نوجوانان به سیگار دوره نوجوانی، دوره ای حساس و شگرف و حد فاصل کودکی و جوانی است. خانواده های هوشیار باید با آگاهی از شرایط ویژه این دوره ، همواره مراقب فرزندان نوجوان خود باشند. موقعیت حساسشان را درک کنند و هرچه بیشتر آنها را در پناه خود بگیرند. وقتی که مشکلات نوجوان در محیط خانه و در جمع صمیمی خانواده بدون ترس از تنبیه و شماتت مطرح شود و از طریق راه حلهای منطقی والدین رفع گردد، دیگر نیازی به حضور و دخالت دوستان و همسالان نیست.
نقش تربیتی خانه و خانواده به عنوان محیطی که فرزندان بیشترین وقت خود را در آن می گذرانند تا جایی مهم است که به جرأت می توان گفت، منشاء تمام موفقیتها و شکستها را باید در شیوه تربیتی خانواده ها جستجو کرد. والدین باید هوشیار باشند و ارتباطات، رفتار و آمد و شدهای نوجوان خویش را تحت نظر بگیرند، و اگر احساس کردند بلای مهلک سیگار، گریبان فرزندانشان را گرفته با سعه صدر و بدون فوت وقت این نطفه شوم را خفه کنند. آموزش قبل از سن ۱۵ سالگی ، تلاش برای کاستن فشارهای روانی ، تشویق و تقویت به موقع موفقیتها ، فراهم کردن تفریحات سالم و سازنده و درونی کردن ارزشها در پیشگری از روی آوردن نوجوان به سیگار تاثیر زیادی دارد.
موضوع انجام تکالیف توسط فرزندان مسالهای است که بیشتر والدین باآن درگیر هستند و نمیدانند که چگونه میتوانند به فرزند خود کمک کنند. راهکارهایی که استفاده میکنند گاهی نتیجه معکوسی به بار میآورد هم والدین و هم فرزندان دچار مشکل میشوند. والدین با مشارکت صحیح و مناسب میتوانند از بروز این مشکلات جلوگیری کنند.
مدت زمان لازم برای انجام تکالیف توسط فرزندتان را بشناسید
مهمترین مطلبی که والدین باید بدانند مدت زمان مفیدی است که برای انجام تکالیف لازم است. این زمان برای سنین مختلف و بسته به شرایط دانش آموز متفاوت است. والدین هم باید شرایط سنی کودک را در نظر داشته باشند بطوری که کودکان و دانش آموزان پایههای ابتدایی را مدت زمان زیادی وادار به انجام تکالیف نکنند و هم شرایط دیگر مربوط به دانش آموز را.
صاحبنظران تعلیم و تربیت مدت زمات لازم برای انجام تکالیف را برای بچههای کودکستان تا پایه دوم ابتدایی 10 تا 20 دقیقه در هر روز و برای پایههای بعدی دوره ابتدایی 30 تا 60 دقیقه پیشنهاد کردهاند. بنابراین والدین نباید جهت یادگیری بهتر دانش آموز و با این تصور که هر چه زمان بیشتری صرف مطالعه دانش آموز شود یادگیری او نیز بیشتر خواهد شد مدت زیادی کودک خود را وادار به درس خواندن کنند. مسلما کودک در این مدت زمان اضافی به کارهای دیگری مثل خیالبافیهای ذهنی مشغول میشود.
مسئولیت انجام تکالیف و وظیفه شناسی در این مورد را به او واگذار کنید
برخی از والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف میکنند. به صورتی که در مدت انجام تکالیف بالای سر دانش آموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین میکنند و راهنماییهای زائدی ارائه میکنند. هر چند لازم است والدین بویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامهریزی و مسئولیت پذیری را به کودک خود آموزش دهند. اما برخی از والدین به اشتباه این مسئولیت را خود بر عهده میگیرند بنابراین نمیتوانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به کودکان خود یاد دهند. بطوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد.
بنابراین والدین با نظارت مفیدی که بر انجام تکالیف دارند کم کم باید کودکان را مسئولیت پذیر بار آورند. بطوری که در صورت عدم حضور والدین نیز احساس مسئولیت برای انجام تکالیف را داشته باشند. این والدین در سالهای بعدی تحصیل کمتر با مشکل درس نخواندن کودکان خود مواجه میشوند. به عبارتی چون والدین نمیتوانند در تمام دوران تحصیل در انجام تکالیف فرزندان خود نظارت مستقیم داشته باشند با افت تحصیلی آنها مواجه میشوند. در حالی که اگر این احساس مسئولیت را از دوران کودکی در کودک شکل داده باشند با مشکلاتی از این قبیل مواجه نخواهند شد.
به روش انجام تکالیف توسط فرزندتان دقت کنید
هر کودکی ممکن است تفاوتهایی در روش انجام تکالیف خود داشته باشد. قبل از اینکه روش خاصی را به آنها القا کنید یا بخواهید آنها را کمک و راهنمایی کنید به روش آنها توجه کنید. ببینید در چه مدت زمان بدون کمک شما میتواند تکالیفش را انجام دهد؟ چه اشکالاتی دارد؟ آیا خیالبافی در حین انجام تکالیف دارد؟ آیا مرتبا جای خود را عوض میکند؟ آیا در حین انجام تکالیف به کارهای دیگری هم میپردازد؟ یا اینکه حواس او به انجام تکالیفش است؟ پاسخ به این سوالها به شما کمک میکند.
با معلم فرزندتان صحبت کنید
ارتباطی که با معلم برقرار میکنید کمک زیادی میتواند به شما کمک کند. با صحبت با او میتوانید شیوه و روش او را بشناسید و از انتظاری که در مورد نحوه انجام تکالیف دارد مطلع میشوید. و بهتر میتوانید به فرزند خود در انجام تکالیف راهنمایی ارائه کنید. هدف معلم را از انجام تکالیف بشناسید و نقطه ضعفهای فرزند خود را بهتر شناسایی نمایید.
پاسخ ندهید راهنمایی کنید
وقتی فرزندتان از شما کمکی برای انجام تکالیفش میخواهد اقدام به دادن پاسخ حاضر و آماده نکنید. بلکه او را راهنمایی کنید تا خودش بتواند به جواب مورد نظر برسد. به این ترتیب شما او را عادت میدهید که از تواناییهای خود استفاده کند و خلاقتر و فعالتر باشد. انجام تکالیف به فرزندتان کمک نخواهد کرد که آنها را بفهمد و از آن اطلاعات استفاده کند و نیز باعث نخواهد شد که وی به تواناییهایش اعتماد کند و دلگرم شود. فعال شدن دانش آموز در انجام تکالیف موجب میشود پاسخهایی را که خودش پیدا میکند بهتر به خاطر بسپارد تا حفظ پاسخهایی که شما به او دادهاید.
برنامه ریزی داشته باشید
با کمک فرزند خود یک برنامه منظم برای انجام تکالیف تهیه کنید. برنامه را در یک محل مناسب و در دید او نصب کنید. برای تشویق او به انجام تکالیف میتوانید در مقابل هر روز که تکلیف آن را به موقع ، خوب و دقیق انجام داده یک علامت بزنید و در آخر هفته اگر توانسته باشد تکالیف خود را خوب انجام دهد و با توجه به تعداد ستارهها جایزهای به او بدهید.
بهتر است جایزه مورد نظر را در همان حین برنامه ریزی معین کنید و در آخر برنامه آن را یادداشت کنید و یا برای کودکان کوچکتر شکل آن را بکشید. به این ترتیب عملکرد کودک دائما در جلوی او قرار دارد و مسئولیت پذیری او نیز تقویت میشود. به تدریج میتوانید تعداد ستارهها را برای دریافت جایزه افزایش دهید. مثلا اگر در آغاز برنامه به ازای هر هفت ستاره میتوانست جایزه را کسب کند در مراحل بعد به ازای هر 14 ستاره میتواند به جایزه مورد نظر برسد.
شرایط مناسب برای انجام تکالیف را مهیا کنید
مکانی ثابت ، ساکت و از لحاظ نور وصدا و حرارت مناسب ضروری است. حتما از یک میز تحریر کمک بگیرید. تلویزیون را خاموش کنید و یا اتاق دیگری برای انجام تکالیف فرزندتان در نظر بگیرید. پخش برنامههای تلویزیونی که برای وی جذاب هستند و یا موجب کنجکاوی او میشوند حواس او را پرت خواهد کرد.
نتیجه کار را بررسی کنید
زمانی که فرزند شما تکالیف خود را انجام داد حتما در حضور او آنها را بررسی کنید. میتوانید وقتی برای این کار اختصاص دهید و با کمک خود او تکالیف را بررسی کنید. مثلا میزان اشتباهات او را در رونویسی پیدا کنید و از او بخواهید اقدام به رفع آنها بکند.
برنامه زندگی خود را تنظیم کنید
تنها تنظیم برنامهای منظم برای انجام تکالیف فرزندان کافی نیست. برای زندگی خانواده خود نیز برنامه منظمی داشته باشید. حتیالامکان از برنامههای فوق برنامه و بدون برنامهریزی قبلی خودداری کنید. مثل مهمانیها و تفریحهای بدون برنامه قبلی و... یا حداقل سعی کنید این برنامهها مقارن با زمان انجام تکالیف فرزندان نباشد. اگرشما یکبار برنامه او را به خاطر برنامههای خود به هم بریزید، راه را برای بینظمی او فراهم ساختهاید. در کارهای دیگر خود نیز با برنامه و مسئولیت پذیر باشد. تا الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید. فرزندان تعهد و مسئولیت پذیری را در خانواده و با مشاهده رفتار والدین یاد میگیرند.
سخن آخر
یک برنامه خوب و چند توصیه ساده و بکار بستن آنها نتایج مفیدی فراهم میآورد و باعث میشود که فرزندان شما بهره خوبی از تکالیف منزل خود ببرند. با رعایت این موارد شما توانستهاید جلوی مشکلات احتمالی آینده را بگیرید و فرزندانی تربیت کنید که علاوه بر اینکه تکالیف فعلی خود را به خوبی انجام میدهند در آینده نیز مستقل و مسئولیت پذیر خواهند بود.
نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است. والدین با گفتارها و رفتارهای سنجیده میتوانند به نوجوان در گذر از این مرحله به جوانی کمک کنند. گاهی برخی از والدین ناآگاهانه با رفتارها و صحبتهای نسنجیده باعث مشکلات زیادی برای نوجوان میشوند که در سراسر زندگی او تاثیرات منفی خود را نشان میدهد. چرا فرزند ۱۲-۱۰ ساله شما که عادت به صحبت کردن داشت، طی سالهای اخیر کم حرف شده است؟ این سؤال ذهن بسیاری از والدین را به خود اختصاص میدهد.
نیاز به تنهایی
بنا بر دلایل بسیاری ، فرزندان در اوایل نوجوانی ساکت میشوند. با ورود نوجوان به بزرگسالی نیاز او به تنهایی افزایش مییابد. نوجوان از تغییرات جسمی و عاطفی احساس شرم و ناامنی میکند. افکار و احساسات متغیر دارد و گاهی در خود فرو میرود. از طرفی نوجوان احساس میکند که از مهارت کافی برای صحبت کردن برخوردار نیست. او احساس میکند که بزرگسالان مهارت کافی در برقراری ارتباط و گفتوگو دارند.
آنان به موقع و به جا صحبت میکنند. در حالی که نوجوان احساس میکند چنین مهارتی ندارد، پس کمتر صحبت میکند. او اعتماد به نفس کافی برای صحبت کردن و ابراز عقیده ندارد. ارتباط مؤثر عامل مهم روابط خوب خانوادگی است. نوجوانی که به راحتی با والدین صحبت نمیکند، نمیتواند نیازهایش را مطرح کند. فقط با ارتباط خوب و مؤثر میتوانید به نوجوان توجه کنید و حامی او باشید. در غیر این صورت نوجوان با شما صمیمی نمیشود و حرفهای دلش را نمیگوید.
چرا ما به ارتباط نیاز داریم؟
همه ما حتی اگر کلامی بر زبان نیاوریم، همیشه ارتباط برقرار میکنیم. با علایم غیرکلامی از طریق نحوه ایستادن، راه رفتن و طرز نگاه کردن میتوان ارتباط برقرار کرد. والدین حتی اگر صحبت نکنند، همیشه با فرزندان ارتباط برقرار میکنند. والدین باید همیشه با فرزندان صحبت کنند. اگر آنان از آن طفره میروند، میتوانید با روشهای مختلف او را تشویق کنید.
چگونه میتوان نوجوان را به صحبت کردن تشویق کرد؟
به حرفهای نوجوان گوش کنید. بسیاری از نوجوانان شاکی هستند که والدین به حرف آنان گوش نمیکنند. ارتباط مانند خیابان دوطرفه است. اگر میخواهید نوجوان به حرف شما گوش کند، با دقت شنوای حرفهایش باشید.
برای نظر نوجوان احترام قائل شوید. در برخی موضوعات نظر فرزندان را بپرسید. گاهی نظر آنان با ارزش است. این امر به نوجوان کمک میکند که در مورد مسائل مختلف فکر کند و از طرفی اعتماد به نفس او افزایش مییابد.
با رفتار و گفتار مثبت سرمشق و الگوی فرزندان باشید. اگر با همسر و فرزندان رفتار خوبی داشته باشید، نوجوان میکوشد رفتار شما را سرمشق خود قرار دهد.
انعطاف پذیر باشید. به موضوعات مورد علاقه نوجوان توجه کنید. علایق و خواستههای نوجوان با ما فرق دارد. همانطوری که ما نوجوان بودیم، خواستههای ما با والدین متفاوت بود. خود را جای او بگذارید و مسائل را از دید او ببینید.
چه رفتارهای منفی را باید کنار گذاشت؟
توهین نکنید. نوجوانان مانند همه دوست ندارند تحقیر شوند. هر چه بیشتر به نوجوان توهین کنید، بیشتر از شما فاصله میگیرد و رفتارش بدتر میشود. تحقیقات نشان میدهد نوجوانانی که مورد تحقیر و توهین والدین هستند، در زندگی فردی و اجتماعی در مقایسه با دیگران موفقیت کمتری دارند.
نظرات خود را به فرزندان تحمیل نکنید. هرگز فرزندتان به زور و اجبار نظرتان را نمیپذیرد. تحمیل نظر باعث جبههگیری فرزندان میشود.
پیش داوری نکنید. ابتدا با دقت به حرفهای فرزند گوش کنید، سپس نتیجهگیری و داوری کنید. اگر جوان والدینش را روشنفکر نداند، حرف آنان را گوش نمیکند.
چه رفتارهای مثبتی را باید انجام داد؟
زمانی که فرزندتان آمادگی دارد با او صحبت کنید. بزرگترین اشتباه را زمانی مرتکب میشوید که فرزندتان خود را برای رفتن به میهمانی دوستش آماده میکند و به او میگویید میخواهم با تو صحبت کنم. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. اگر زمانی که فرزندتان حوصله و وقت کافی دارد با او صحبت کنید، بهتر نتیجه میگیرید.
وقتی را فقط برای نوجوان اختصاص دهید. گاهی تنها ، بدون حضور سایر اعضای خانواده با نوجوان به پارک ، سینما ، قهوه خانه سنتی ، رستوران یا نمایشگاه نقاشی بروید.
در مورد رویدادهای روزانه و مسائل مختلف زندگی تان با نوجوان صحبت کنید. تا زمانی که احساس میکنید که نوجوان مشتاق شنیدن صحبتهای شماست، موضوعات مختلف و رویدادهای زندگیتان را برای او مطرح کنید. فرزندان در نوجوانی کمتر از کودکی به والدین توجه دارند.
سؤالات باز بپرسید از پرسیدن سؤالاتی که جواب آن بله یا خیر است، خودداری کنید. به جای آن که بپرسید: امروز خوب بود؟ بپرسید: کلاس موسیقی چه طور بود؟
نظر نوجوان را بیارزش و مسخره ندانید. شاید نوجوان حرفی بزند که به نظر ما احمقانه و کودکانه است. اگر این امر را مستقیما به او بگوییم، ناراحت میشود و کمتر صحبت میکند. در برخی موارد که نظر او را قبول ندارید، آن را مطرح نکنید، زیرا نوجوان در این مقطع به تایید نیاز دارد.
در گفتوگو با نوجوان به او احترام بگذارید. همانطوری که به دوستان و آشنایان بزرگسال احترام میگذارید، با نوجوان رفتار کنید. این امر به نوجوان کمک میکند احساس ارزش نماید.
غر نزنید. اگر به نوجوان بگویید:همیشه اتاقت نامرتب است، از دستت خسته شدم.، چه قدر شلختهای، کی درست میشوی؟ او جبهه میگیرد و رفتارش را تغییر نمیدهد.
با فرزندتان به توافق برسید. وقتی با فرزندتان اختلاف نظر دارید و نظرتان را به او تحمیل میکنید، او ناراحت و عصبی میشود. بهتر است با صحبت کردن به دنبال راه حل بهتری باشید. این امر مصالحه خوانده میشود. برای مثال اگر به فرزندتان بگویید باید امشب اتاقت را تمیز کنی، هیچ عذری را هم نمیپذیرم. او جبهه میگیرد و میگوید: به هیچ وجه نمیتوانم، میخواهم به خانه دوستم بروم. بهتر است بگویید: من از وضعیت اتاقت خیلی ناراحتم، عزیزم، کی آن را تمیز میکنی؟
شنونده فعال باشید. گوش کردن به صحبتهای نوجوان پیش از صحبت کردن اهمیت دارد. زیرا نوجوان احساس میکند او را درک میکنید. بکوشید حداقل روزی ۲۰ دقیقه شنونده صحبتهای او باشید. با روی باز روبه روی او بنشینید، در چشمهایش نگاه کنید و صحبتهایش را تکرار کنید. برای مثال، فرزندتان میگوید: من، امروز تکالیف زیادی دارم.
در جواب بگویید: پس امروز حسابی سرت شلوغه؟ او میگوید: امروز معلمم جلوی همه دانشآموزان با من دعوا کرد. در جواب بگویید: پس امروز از این که معلمت باهات دعوا کرد، ناراحت شدی؟ گوش کردن فعالانه چیزی فراتر از کلمات است. شما غم ، شادی ، رنجش یا ناراحتی فرزندتان را باید از پس کلمات و تعابیر او با تمام وجود حس کنید تا بتوانید خود را در موقعیت او قرار دهید.
همیشه فرزندتان را نصیحت نکنید. گرچه نصایح شما به نفع نوجوانان است، ولی آنان در این مقطع کمتر مایل به شنیدن آن هستند. توجه به نوجوان از اهمیت خاصی برخوردار است. ساکت باشید، به او فرصت دهید صحبت کند. با عجله حرفش را قطع نکنید و نظرتان را نگویید.
از موقعیتهای غیررسمی برای برقراری ارتباط استفاده کنید. با فرزندان شوخی کنید و به آنان امکان دهید در حد اعتدال با شما شوخی کنند و راحت باشند.
خونسردی خود را حفظ کنید. اگر تحمل شنیدن حرفهای نوجوان را ندارید، عصبانی نشوید. برای مثال اگر میگوید: دوستهایم سیگار میکشند. سریع عصبانی نشوید و نگویید: دیگر حق نداری با آنان دوست شوی. عصبانیت شما باعث میشود نوجوان بقیه حرفهایش را نزند و صحبت خاتمه یابد.
اگر باید با نوجوان در مورد موضوعات مهم نظیر سیگار کشیدن و... صحبت کنید، زمانی را انتخاب کنید که هر دو آرامش و آمادگی صحبت دارید. جملات تان را با من شروع کنید. برای مثال: من خیلی دوستت دارم و نگران میشوم وقتی میبینم با کسانی که سیگار میکشند، دوست میشوی. یا من نگران افت تحصیلی تو هستم، اخیرا خوب درس نمیخوانی؟ نگرانی خود را با آرامش و خونسردی بیان کنید.
تامین سلامت دانشآموزان از اهمیت خاصی برخوردار است، اما بهداشت روانی دانشآموزان، بویژه در دوره بلوغ، میتواند از بیماریها و ناهنجاریهای روانی جلوگیری کند. رعایت بهداشت که به تندرستی و شادابی کامل جسمی و روحی میانجامد، مهمترین وظیفه هر فرد است. همانطور که در مورد پیشگیری از بیماریهای عفونی باید از ورود عوامل بیماریزا نیز باید اقداماتی را انجام داد تا از نابسامانیهای روحی کاسته شود. در اثر بهداشت، بسیاری از بیماریهای واگیر مانند طاعون، آبله، تیفوس، مالاریا، تب زرد و بیماریهای عفونی کشنده که در گذشته تودههای عظیمی را از بین میبردند، مهار شدهاند. اما پیشرفت تکنولوژی، تحولات دایمی و سریع عوامل متعدد دیگر سبب شده است که ترس و تشویش و اضطراب و احساس عدم رضایت در بین بسیاری از افراد منجر به کشمکش و فشارهای روانی شود. خستگی، بیمیلی، کمخوابی، ناامیدی، توهم و احساس گناه در بسیاری چشمگیر شده است و شاید بتوان گفت که بیماریهای روانی ناشی از کشمکشها، محرومیتها و اضطرابها بیش از همه بیماریهای جسمی بشر را آزار میدهند.
اختلالات دوران بلوغ
بیماریهای روانتنی مانند زخم معده و دوازدهه، ازدیاد فشار خون، دردهای قلبی، تنگینفس، بیماریهای آلرژی و بیماریهای دیگر از جمله بیماریهایی به شمار میآیند که به علت نامتعادل بودن روان ایجاد میشوند. عوامل عصبی و روانی، با تحریک عصب، ترشح اسید کلریدریک و پپسین را در معده افزایش میدهند، و در صورت دوام ممکن است منجر به ایجاد زخم معده و دوازدهه شوند. وقتی اضطراب و نگرانی از حد معینی فراتر رود و دوام یابد ممکن است نظم بدن را بر هم زند و به بیماری جسمی و ضایعه عضوی بیانجامد. هیجان و فشارهای روانی بر روی بدن با پژوهشها و آزمایشهای متعدد تایید شده است و از اینرو میتوان گفت بسیاری از بیماریهای جسمی انسان منشا روانی دارند.
عارضه روانی به سادگی قابل لمس و مشاهده نیست و شخص بیمار، سالم انگاشته میشود. در حالی که ضایعه عضوی مانند زخم، عفونت، درد و بطور کلی عوارض جسمی را میتوان به سادگی مشاهده کرد و یا با کمک دستگاههای عکسبرداری و آزمایشگاه میکروبیاب عامل بیماری را شناخت و ضایعه را روئیت کرد. در بهداشت جسمی که بیشتر مورد توجه مردم است، از این جهت توصیههای مربوط به تندرستی رعایت میشود که وقتی عضوی از بدن درد گرفت درد حس میشود و تفاوت درد داشتن با راحتی و بیدردی کاملا محسوس است. در نتیجه شخص در صدد درمان برمیآید و دستورهای بهداشتی را نیز صحیح انجام میدهد. اما در مورد ناخوشیهای روانی، اگرچه فرد بیمار است، اما چون زخم را نمیبیند، چون درد نمیکشد نه تنها خود را بیمار نمیداند، بلکه از شنیدن آن نیز عصبانی میشود. مادری که فرزندش دچار درد دندان یا سردرد شده است فورا او را نزد دندانپزشک یا پزشک میبرد و دستورهای آنان را به خوبی اجرا میکند. اما وقتی فرزند همین مادر در کوچه و خیابان و مدرسه درگیری ایجاد میکند نمیپذیرد که فرزند او دچار ناسازگاری و عدم رشد شخصیت است. به همین ترتیب بسیاری از والدین پرخاشگری، عصبانیت، زودرنجی و کمرویی فرزند خود را ، به عنوان صفتی شایسته یاد میکنند و دیگران را مستوجب سرزنش میدانند که چرا فرزند آنها را درک نمیکنند.
بنابرین نوعی مقاومت در برابر دستورات بهداشت روانی وجود دارد که گاهی مشکل را بیشتر میکند. عدم آگاهی سبب میشود که در مواردی زندگی آینده یک جوان بطور کلی دگرگون شود. اگر پدر و مادر و معلم آگاهی نداشته باشند ممکن است گوشهگیری یک دانشآموز را به اسکیزوفرنی، که در اصطلاح جنون جوانی نامیده شده،نسبت دهند و یا اینکه بیبند و باری جوان را به احتیاجات جنسی او مربوط کنند و مجرد بودن جوانی را دلیل بر عصبانیت او بدانند. در حالی که چنین تصوراتی معمولا دوراز حقیقت است و برای رسیدن به تشخیص باید از روشهای علمی پیروی شود. دانشآموز در دبیرستان به علل مختلف عصبانی میشود. مثلا مشکلات خانوادگی ممکن است سبب عصبانیت او باشد، رفتار معلم و یا نحوه تدریس او بر دانشآموز اثر میگذارد، رابطه دانشآموز با همکلاسیهای خود و عوامل متعدد دیگر ممکن است سبب عصبانیت او شود. بنابراین نمیتوان به سادگی حالت روانی یک جوان را تشریح کرد و نسخهای تجویز نمود.
همه چیز را بیماری تلقی نکنید!
دوره بلوغ که از حدود 14 سالگی شروع میشود و تا حدود 20 سالگی ادامه دارد یکی از جالبترین دورههای رشد و نمو انسانهاست. در این دوره هم از حیث جسمانی وهم از لحاظ روانی تغییراتی در فرد پیدا میشود. این تغییرات سبب میشوند که برخی از پدران و مادران دوره بلوغ را دورهای بسیار خطرناک تصور کنند و تغییر اخلاق و رفتار و شخصیت جوان را غیر قابل تحمل بدانند. یقین است که توقعات یک جوان 17 ساله مانند خواستههای یک پسر 11 ساله نیست و اگر بتوان با امر و نهی یک کودک 10 ساله را به خوبی اداره کرد نمیتوان با جوان 17 ساله به همان صورت برخورد نمود. جوان در دوره بلوغ میخواهد دارای استقلال باشد، اما در عین حال به کمک خانواده نیز نیاز دارد. در نتیجه ممکن است در این دوره جوان با تضاد جسمی و روحی دست به گریبان شود.
نیازهای مرحله جوانی
تقریبا همه کسانی که دوره بلوغ را میگذرانند حس میکنند که نباید مانند بچهها با آنان رفتار کرد. همه اینها میدانند که باید به زودی وارد دوره اصلی زندگی شوند و نقش انسان بزرگ و کامل را ایفا کنند. در این سن برخی از جوانان سیگار میکشند. بیشتر آنها میخواهند نشان دهند که چون برزگ شدهاند از کسی نمیترسند و سیگار کشیدن را علامت بدست آوردن استقلال میدانند برخی از جوانان برای مبارزه با پدر و مادر و رهایی از قید دستورات آنها دیر به منزل میآیند، بعضی در برابر بازخواست و یا پرخاش پدر، واکنش غیرعادی نشان میدهند و گروهی از آنان نیز منفیباف میشوند.
هر فرد پس از تولد، به تدریج دارای نیازهایی میشود، برخی از نیازهای اشخاص را میتوان نیازهای فیزیولوژیک یا ذاتی دانست که همان اساس فیزیکی – شیمیایی را دارند و ظهور آنها به تجربه گذشته ارتباط ندارد. گرسنگی، تشنگی، انگیزههای مادی، تمایلات جنسی و نیاز به خواب را میتوان در زمره نیازمندیهای فیزیولوژیک دانست. با برآورده شدن این نیازمندیها، شخص دارای حوایج دیگری نیز میشود که به آنها نیازهای اکتسابی گفته میشود. این دسته از نیازها، که ارزش آنها کمتر از احتیاجات ذاتی نیست، شامل محبت، عشق، امنیت، احساس کفایت، احترام، موفقیت، دوستی و قدرت است. این نیازمندیها، که از زندگی در اجتماع حاصل شدهاند ماهیت ویژهای دارند که ارضا یا برآورده نشدن آنها در رضایت خاطر فرد و شخصیت او موثر واقع میشود و او را برای همسازی یا ناسازگاری آماده میکند.
جوان در دوره بلوغ میخواهد که به اینگونه خواستههای او توجه شود، با او رفتاری دوستانه داشته باشند، به او احترام بگذارند، به او محبت کنند اما ترحم نکنند. بنابراین هم والدین و هم معلمان باید با جوانان رفتاری دوستانه و عادلانه داشته باشند، به جوانان کمک کنند، اما به شکل دوستانه و توام با احترام. به همین جهت خشونت، امر و نهی مسخره کردن و انتقاد و سرزنش نه تنها سازنده نخواهد بود بلکه ممکن است مخرب نیز باشد. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی میشوند.
همانطور که انگیزههای فیزیولوژیک وجود ما را زیر فشار قرار میدهند و تا برآورده شدن نیاز مورد نظر فرد را به خود مشغول میدارند، حوایج اکتسابی نیز شخص رابرای ارضای نیازمندیها به فعالیت وامیدارند و تا رسیدن به آنها فکر و روان او را مشغول میدارند. نیاز به محبت، امنیت، احترام، استقلال، عزت نفس و نیازهای اکتسابی دیگر نقش ویژهای در انگیزش اعمال و رفتار و احساسات یک جوان دارند و توجه به آنها سبب میشود که جوان با آرامش خاطر برای رسیدن به هدفهای عالی همکاری و کوشش کند و به دور از تعارض و کشمکش فرصت تهذیب و کمال شخصیت را داشته باشد.
رفتار مناسب با فرزندان خود داشته باشیم.
بسیاری از والدین از تنبلی، بیتوجهی و بیاحترامی به دیگران و سر به هوا بودن فرزند خود گله میکنند و بر این باورند که فرزند خوب آنها به کلی عوض شده است. در نتیجه برخی از آنها در برابر بیقیدی و سرکش بودن جوان واکنش شدید نشان میدهند و برخی دیگر با کنار کشیدن خود از معرکه و آزاد گذاشتن بیقید و شرط مشکل را ده برابر میکنند. در حالیکه در همین دوره میتوان به جوان نزدیک شد و با تربیت و راهنمایی صحیح احساس همکاری و مسئولیت و تفاهم را در او تقویت کرد. تردیدی نیست که میتوان با توجه به نیاز و خواستههای جوانان و ایجاد حس اعتماد به نفس و اطمینان در آنها، ضمن حل مسائل جوانی و مشکلات دوره بلوغ از ناسازگاری، نشانههای عصبی و اختلالات رفتاری پیشگیری نمود.
مشکلات دوران بلوغ
بسیاری از کسانی که دوره بلوغ را میگذرانند، مشکلی ندارند و شخصیت سالمی پیدا میکنند. اما عدهای نیز با از دست دادن قدرت سازگاری دچار کشمکش وتضاد میشوند. جوانانی که نتوانند با مفاهیم واقعی زندگی آشنا شوند ممکن است نتوانند با محیط خود همساز گردند. در نتیجه به جای قبول مشکل و روبرو شدن با آن دچار شکست عصبی و روانی میشوند و از مشکلات واقعی زندگی فرار میکنند.جوانی که قدرت پذیرش و حل مشکلات را ندارد، به جای فعالیت مثبت، حالت دفاعی به خود میگیرد و بیشتر وقت خود را صرف مبارزه منفی میکند. چنین شخصی ممکن است با توسل به دفاع روانی مانند: خیالبافی، استدلال غیرمنطقی، همانندسازی، انکار، جابهجایی، جبران، برونافکنی، بازگشت و تبدیل و تعویض به فریب و گریز از حقیقت بپردازد. مثلا، جوانی برای فرار از عقده حقارت، به جای شناخت و استفاده از استعداد واقعی خود، به شوخی و مسخرگی رو میآورد، دیگری با گریز از حقیقت به رویا پناه میبرد، برخی از جوانان برای فرار از مشکلات به عقب و قهقرا میروند و با بازگشت به دوره کودکی و عدم پذیرش مسئولیت احساس رضایت خاطر میکنند. عدهای نیز خطای خود را به دیگرن نسبت میدهند و وقتی نمره کافی در درس نمیگیرند کینهتوزی معلم را بهانه میکنند و برخی از جوانان نیز برای فرار از درس و کار، بیماری و دردهای موهوم قلبی و مفصلی را مطرح میکنند.
نقش خانواده در تامین بهداشت روانی فرزندان
با آگاهی و شناخت بهداشت روانی میتوان مشکلات روحی دانشآموزان را شناخت و با حل آن هم مشکلات آموزش را سادهتر کرد و هم دانشآموزان را به زندگی بهتر و مفیدتر گرایش داد. اگر والدین و معلمان از بهداشت روانی آگاهی داشته باشند میتوانند با ایجاد و افزایش نیروی کار، قدرت یادگیری و تفکر و سازگاری در دانشآموز به او کمک کنند تا به رشد و تکامل شخصیت خود بپردازد و از کجرویها ایمن شود. متاسفانه به علت ناآگاهی، به بهداشت روانی توجه زیادی نشده است و توصیههایی که به سلامت روح و روان میشود به خوبی قابل درک نیست. حقیقت این است که بیشتر جوانان در ضمیر خود به دانش و تجربه بزرگان ایمان دارند و مایلند مشکلات خود را با کمک پدر و مادر و معلم خود حل کنند. با شناخت و برخورد صحیح و آموزش مناسب میتوان به این خواسته درونی جوانان جامه عمل پوشانید و به جای انتقاد و سرزنش و تمسخر، آنان کمک کرد تا شخصیت سالمی به دست آورند.
ذکر این نکته اهمیت دارد که بیشترین شکستها را در دوره بلوغ کسانی میخورند که از حمایت افراطی پدر و مادر برخوردار بودهاند. خانواده تاثیر عمیقی در کودک میگذارد و شخصیت او را پیریزی میکند. اگر کودک بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود آماده کجروی، ناسازگاری و تجاوز به حقوق دیگران خواهد شد. با حمایت افراطی، کودک لوس و نازپرورده بار میآید و در نتیجه با صفاتی چون خودخواهی، پرتوقعی، یاغیگری و احساس عدم مسئولیت نمیتواند به صورت انسانی بزرگ و مسئول و مستقل زندگی کند. تعریف و تمجید بیجا از کودکان سبب میشود که اگر در دوره بلوغ به آنها بیتوجهی شود و یا به کارهای ناپسند آنها خرده گرفته شود واکنشهای شدید نشان میدهند. در مقابل، کسانی هم که با محرومیت عاطفی، فقدان مهر مادری و طرد روبرو بودهاند نمیتوانند مهر و عواطف دیگران را احساس کنند و با احساس ناامنی، حس تقصیر و گناه و رفتارهای نابهنجار و خصمانه به ترک مدرسه و ناسازگاری اقدام میکنند.
نبودن رابطه صحیحی بین پدر و مادر و کودک سبب میشود که جوان در دوره بلوغ در معرض خطر و نابهنجاری شخصیت قرار گیرد. مطالعه درباره اعتیاد، انحراف جنسی و بزهکاری جوانان نشان میدهد که سالم نبودن محیط خانواده چه نقشی در شخصیت فرد دارد. برای سالم کردن محیط خانواده باید بین همه اعضای خانواده رابطه صحیح برقرار شود؛ مواظبت مادر از فرزند باید با محبت و مهربانی اما توام با مصلحتبینی انجام گیرد، در فرزند احساس ایمنی و اطمینان بوجود آید، از اختلاف و کشمکش زناشویی و خانوادگی پرهیز شود و پدر با رفتار خردمندانه توام با مهربانی، انضباط و قدرت استدلال منطقی در خانواده برقرار کند.